چند روزه احساس می کنم از اون حالت رباتی که ما رو برده بودن اومدم بیرون و احساساتم رو بیشتر حس می کنم!؟
فکر کنم همین که دیگه فیلم و سریال نمی بینم باعثشه چون مالتی مدیا روی من خیلی بیشتر از تکست اثر می گذاره!؟
البته فکر کنم الان که بهش فکر کردم باز رفتم تو اون حالت!؟ یه جورایی مسخمون کردن!؟
بعدنوشت: صبح شد و الان ساعت 10 هست و فکر می کنم حالت رباتیکم برگرده و دوباره برنامه ریزی خودکار داره اجرا میشه!؟
این عشق یه کاری باهام کرد که از همه چیز زده شدم، از خود عشق، از خدا، از آدما، خدا هم دیگه من رو نمی خواد چون تکلیفم با خودم مشخص نیست، یه روز این سو، یه روز آن سو!؟
دیگه حوصله ی نفرت داشتن از چیزی هم ندارم فقط می خوام بمیرم و از این حال دربیام!؟
نمی دونم چرا خوابشو می بینم؟! جدیدا بیشترم شده!؟ ولی در بیداری بر عکسم ازش خوشم نمیاد تازه دیگه به نظرم آشنا نیست!؟
تازه من تمام پل های پشت سرم رو خراب کردم و یه چیزایی بهش گفتم که ازم متنفر بشه و واقعا دلش بشکنه چون هیچ کارش نکرده بودم الکی می گفت دلم شکسته پس منم شستمش و پهنش کردم!؟
از هر چی آهنگم هست دیگه بدم میاد، هی همه ی آهنگا رو دانلود می کنم هی می بینم از همه بدم میاد پاکشون می کنم!؟
من همیشه تو تنهاییام آهنگ گوش می کردم حالا نمی دونم چه کار کنم!؟
فیلم و سریال که چرت و پرته، آهنگم که بدم میاد، حوصله ی کتابم ندارم، می مونه این فضای مجازی که مغزم رو می خوره!؟ تازه چند روزه افتادم به خوردن، هر چی شکلات می خورم سیر نمیشم!؟
متاسفانه بیشتر آهنگ ها از عشق می گویند در کانال های تلگرامم که هستم باز هم متن و شعر از عشق می گذارند و خوب آدم هوایی می شود!؟
ولی عشق چیز بیخودی هست به خصوص به جنس مخالف، همه ش الکیه بزرگترین ضربه هاتو از عشق و اون فرد که مثلا عاشقش شدی می خوری حالا روانشناسان کلی حرف واسه این مورد زدن ولی تو هیچ آهنگ و فیلم و سریالی اینا رو نمیگن بعضی رمان ها و شعرها که در کتاب ها یافت میشند از لطمات عشق گفتند وگرنه همه اون بخش قشنگش رو بولد می کنند!؟
بگذریم، داروهای طب سنتی بهم ساخته و داره حالم رو بهتر می کنه دکتر گفت با پلو، سماق بخورم توی یوتیوب هم دیده بودم سماق چربی و قند خون رو پایین میاره، فقط می تونم بگم احساس خوبی دارم داروی گیاهی کبد و کلیه هم برام تجویز کردن و همین طور رفع بلغم ولی یه جوری هم هستم توضیحش سخته!؟
خواهر کوچکم هم برای ادامه تحصیل رفت اون ور آب، دیشب خواب اون و بابام و اون یکی خواهرم رو دیدم هر عضو خانواده که نیست من خوابش رو می بینم!؟ امروز یه کوچولو با خواهر کوچیکه چت کردم حالش خوبه و نظری در مورد اون ور آب نداشت!؟
دیروز در مورد روانشناسی هنرمندان تحقیق کردم و خوندم، گویا این فیلم و داستان ها که دیگه به نظر من الکی میاد از نظر خودشون درسته و فلسفه داره!
نمی دونم دیگه زندگی واقعی و من و اطرافیانم که شبیه داستان ها و فیلم ها نیست، راستش شاید تقصیر خودمه از بچگی فکر می کردم چیزایی که تو تلویزیون نشون میدن خیلی درسته و من که همیشه تو خونه حبس بودم و با کسی جز فامیل و مدرسه جایی نمی رفتم فکر می کردم زندگی دیگران این جوره و از طریق فیلم و سریال می تونی زندگی های دیگه رو تجربه کنی ولی اتفاقا تو این داستان ها مشقات زندگی رو نشون نمیدن فقط نقاط اوج و هیجانی رو نشون میدن!
یه موزیک ویدئوی خارجی هست دختره با شوهرش دعوا می کنه بعد میره سینما و یه فیلم عاشقانه می بینه و خودش رو میزاره جای دختر تو فیلم بعد از دیدن فیلم حالش خوب میشه، البته در مورد هنردرمانی هم خوندم اما فکر کنم امروزه هنر برای اینه که زندگی رو برای ما قابل تحمل تر کنه وگرنه بیشترش تخیله!
خیلی جالب بود که تو مقالات نوشته بود هنرمندان از دریچه ی احساس و با عشق همه چیز رو می بینن البته هنرمند واقعی و اینکه روح زمانه ی خودشون رو انعکاس میدن!
راستی تو سایت کارزار دارن امضا جمع می کنن که امیر تتلو آزاد بشه البته من امضا نکردم این آخر کاری ها تو ترکیه خیلی کارای بدی انجام داده بود و درسته ضررش اول برای خودشه اما به نظرم لازمه زیر نظر روانپزشک باشه، حالا نظر شما چیه؟