باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

فساد و پرهیزگاری

اینم بگم و میرم!

امروز یه متن از اشو خوندم که میگفت مردم میگن که قدرت فساد میاره اما این طور نیست قدرت باعث میشه فساد درون آدم ها ظهور کنه و آدم های فاسد دنبال قدرت می روند!

حالا حرف من این هست که همه فساد درونشون هست یعنی همه ی ما امکان ارتکاب به اعمال فاسد و خطا رو داریم اگر نداشتیم و خطا و فساد نمی کردیم که کار بزرگی نکرده بودیم، قدرت اصلی در این هست در معرض خطا و فساد قرار بگیری و این کار رو نکنی که بهش میگن پرهیزگاری!

البته یه چیز دیگه هم هست وقتی می بینی سیستم یا فرهنگ کاری می کنه که مجبور به فساد و خطا میشی مجبور هستی ازش کناره گیری کنی و خودت رو مدام در معرض گناه قرار ندی چون که وقتی در محیط گناه آلود هستی امکان نداره که تو هم دچارش نشی، خواه یا ناخواه گرفتار میشی!

اینا همه ش نظرات و تجربیات منه، احتمال اشتباه داره چون من یک عقلی اندازه ی خودم دارم و عقلانیتی مخصوص خودم، حتما نقد به نوشته های من وارده!

ضد دین شدن!

متاسفانه امروزه شاهد وقایعی هستیم که باعث شده مردم روز به روز بر ضد دین بشوند و متاسفانه عده ای هم در حال ترویج بی بند و باری هستند!

اگر می خواهید ضد دین باشید مشکلی نیست اما یک موضوعاتی در حیطه ی اخلاقیات است که در همه ی دین ها رعایت می شود حتی خداناباورها هم آن ها را رعایت می کنند چون برای سلامتی خود فرد است!

پس لطفا به بهانه ی ضد دین بودن بی بند و باری و فساد و اعمال غیر اخلاقی را ترویج نکنید چون که به نیت شما شک برده خواهد شد که آیا به دنبال خرابی هستید یا سازندگی!

کم طاقتی

دیگه واقعا کم طاقت شدم الان تو اخبار خبر کشته شدن پسر عموی مادر کیان پیرفلک را شنیدم جلوی خودم را گرفتم گریه نکنم!؟

واقعا چقدر راحت آدم می کشند دستانم دارد می لرزد نمی توانم چیزی بگویم!؟

خسته ام از این همه جور و فساد،از این همه خبر مرگ، از خودم، از این آدم ها!؟

چه کار کنم حالم خوب شود؟!


بعد نوشت: رفتم در دفترچه ام برای خدا نوشتم باید به رضای خدا رضایت دهیم ما حکمت مسائل و رویدادها را نمی دانیم جای شهیدان هم در بهشت است شاید باید خوشحال باشیم وقتی کسی شهید می شود چون رستگار می شود!


بعد نوشت ۲: پلیس ایران گفته است که فردی که کشته شده است با ماشین یک پلیس را زیر گرفته کشته است اما خانواده ی مرحوم می گویند که او چنین کاری نکرده است حالا حرف کدام یک را باید باور کنیم؟!

چند قرن پیش

چند قرن پیش در اروپا مردم مشکلاتی داشتند دینداری جلوی پیشرفت جامعه را می گرفت.

آن ها تصمیم گرفتند دین را از سیاست جدا کنند و دولت های سکولار را سر کار بیاورند که این باعث شکوفایی این ملت ها شد.

البته برای خود دین هم بهتر شد زیرا که دیگر فقط کسانی که دغدغه ی دین داشتند و خداپرست بودند به سراغ کلیسا و دین و کتاب مقدس می رفتند و دیگر جلوی سواستفاده از دین گرفته شد این برای حفظ دین هم بهتر است.

شاید فکر کنید این حرف ها بنیان های حکومت اسلامی را تکان می دهد اما این طور نیست تجربه جمهوری اسلامی نشان داد هر چه بیشتر نهاد دین در نهاد سیاست دخالت کند فساد بیشتر می شود حتی بین فقهای دین.

هیچ کس بعد از پیامبر نتوانست هم رهبر دینی باشد هم رهبر سیاسی زیرا چنین امکانی در نهاد هیچ بشری که علم و حکمت پیامبری ندارد نیست برای انسان های عادی که راس قدرت هستند در بعضی مواقع یا باید دین فدای سیاست کنند یا سیاست را فدای دین.