باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خوش به حالشون

خوش به حالشون که این قدر شادن! عکس بچگی افراد مشهور رو میدن هوش مصنوعی درست کنه بعد به اشتراک می گذارندش و کلی می خندن یا الان جام فوتبال اروپا و آمریکاست می شینن نگاه می کنن می پرن بالا می پرن پایین!

من نه اینکه حالم خوب نباشه و دلم دیگه از این چیزا شاد نمیشه به نظرم بچگانه می رسه، نمی دونم چه کار کنم! فوتبال خیلی هیجان داره ها ولی دیگه اکثرشون رو نمی شناسم از من جوون ترن و بچه به نظرم میان، قدیما فوتبالیست ها مردای بزرگ بودند!

نمی دونم من از بچگیم رابطه ام با بزرگتر از خودم بهتر بود تا کوچک تر از خودم البته اونایی که خیلی بزرگ تر بودن باید بهشون احترام می گذاشتی و قیافه برامون می گرفتن رو هم دوست نداشتم، چقدر بده بزرگسالی!

خلاصه که من فقط امباپه رو می شناختم که چشمش زدم و بینیش شکست چقدرم داغون شده بود پسر مردم الهی دلم سوخت، من طرفدار هر تیم باشم خراب میشه وضعش پس بهتره طرفدار نباشم امسال استقلال داشت قهرمان میشد تا گوشای من براش تیز شد صدر جدول رو از دست داد! دنیا با من لجه از اول همین طور بود!

می دونستید فرق نامزد و نامرد یک نقطه است؟ تو تلویزیون داشت در مورد نامزدها زیرنویس می کرد خوندم نامردها! بعد با خودم می گفتم عجب جرئتی دارن بهشون میگن نامرد!؟ بعد که دوباره نوشت دقیق نگاه کردم دیدم نامزده!؟ خلاصه که مواظب یک نقطه تون باشید خخخخخ

روزنوشت جنجالی

امروز همه ش حواسم به اخبار بود!

حواشی رو با هیجان دنبال کردم!

واقعا چرا دو طرف حرفاشون با هم نمی خونه؟!

به نظر من که دو طرف دروغ می گویند!

یادش بخیر دبیرستان بودیم وقتی آمریکا حمله کرد به عراق!

صدام رو که گرفته بودن نشون میداد شکل خود صدام نبود!

معلم ریاضیمون یه آقایی بود می گفت صدام تو زیرزمین کاخ سفیده!

الان دارم پی می برم به حرفاش!

************

امروز سعی کردم مایعات گرم بخورم!

چون گلوم می سوخت!

الحمدلله بهترم!

نودل مرغم خوردم!

توش هویجم ریز کردم!

خوشمزه شده بود!

***********

چند روز بود سمت راست گردنم درد می کرد!

امروز از اون قرصا که برای باز شدن ماهیچه های کمرم گرفته بودم خوردم!

باز شد!

ای کاش زودتر خورده بودم!

البته گرفتگیش جزئی بود!

***********

مشهد از دیروز بارونیه!

مامانم و خواهرم دیروز رفتن پیش خاله هام!

دیشب تو بارونا ترسیدن برگردن!

امروزم قرار بود بیان خونه هنوز نیومدن!

بهشون خوش می گذره!؟

نمی دونم چرا حرفاشون تموم نمیشه؟!

کلیپ های انگیزشی

یکی از دوستان دنبال کننده ی وبلاگ خواسته بودند در مورد کلیپ های انگیزشی بنویسم این مطلب اختصاص به این موضوع دارد.

مثل هر چیز دیگر در این زمانه، کلیپ های انگیزشی هم خوب و بد دارد یعنی کلیپی ممکن است همان لحظه که نگاهش می کنید پر ازانگیزه و هیجان و انرژیمان کند اما بعد از چند روز یا چند هفته دوباره به حالت قبل برگردیم اما کلیپی دیگر هست که این قدر انرژی مثبت می دهد و به آدم نکاتی را می گوید که به این نتیجه می رسی هر چند وقت یک بار هر وقت گیر افتادی و کم آوردی نگاهش کنی درست مثل این می ماند که یک مربی کاربلد داری که تو را پشتیبانی می کند.

از طرف دیگر بعضی کلیپ های انگیزشی با مفاهیمی چون قانون جذب یا مطالبی بر طبق کتاب مقدس یا معنویت های مدرن ترکیب شده اند این مطالب نه کاملا نادرست نه کاملا درست است بستگی به ذهن و روح و روان شنونده است که اثر کنند یا نکنند برای من آنچنان اثری ندارند چون من در مورد قوانین کائنات با دید شک و تردید نگاه می کنم و هر چیزی را وارد مغزم نمی کنم یعنی مغزم خودش این کار را نمی کند حتی مطالبی که در کتاب های دینی مدرسه بود هم بخشیش را باور کرده است بخشیش را به کل فراموش کرده است و خوب من این مدل از کلیپ های انگیزشی را نمی پسندم!

در کلیپ های انگیزشی تمرکز روی خود فرد است و بعضی از کلیپ ها طوری حرف می زنند که انگار همین که خودت آماده باشی کل کائنات هم آماده ی این است تو را به هدفت برساند اما این طور نیست مسائلی مثل شانس و اقبال یا قسمت یا اقتصاد یا جنگ یا خیلی چیزهای خارجی دیگر هست که باعث می شود به هدفت نرسی یا برسی اما در کل ما آن بخش که مربوط به خودمان است را انجام می دهیم و امیدواریم کائنات هم همراهییمان کرده ما را به هدفمان برساند.

رویایی با تعبیر عجیب

دیشب دم صبح یک خوابی دیدم 

فقط یک صحنه اش یادم مونده

خواب یک نفر بود

تعبیرش هم خیلی عجیب هست

هم فرهنگ نمادها رو نگاه کردم

هم سایت تعبیر خواب رو

خودش یه دو راهی است

همین جوریش بین زمین و هوا بودم

حالا بیشتر تو این حالتم

یه هیجان و ذوقی دارم که اگر بشه چی میشه!؟

یه حالتم دارم ناراحتم از این که این قدر ذوق کردم!؟

دیشب قول دادم به خدا

دقیقا باید همون شب این خواب رو می دیدم!؟

می دونم اگه بگیری فقط واسه چند سال این حس های خوب هست بعدش من فیلم یاد هندوستون می کنه و خسته کننده برام میشه!؟

ولی با خودم می گم شاید بهم نیاز داره این غیر انسانیه یه نفر که وابسته ت شده رو ول کنی!

البته خیلی وابسته نشده بود هنوز اول ماجرا بود

من تو نزدیک شدن به آدما خیلی محتاطم، زود به کسی از هر جنسی پا نمی دم!

الان که اعتمادم ندارم!؟

خوب بالاخره نوشتم و خالی شدم هیجانم خوابید

امشب ماه کامله!

امشب ماه کامله و من باز خوابم نمیبره!؟

ماه کامل خیلی قشنگه به خصوص این که کنارش سیاره مریخ هم باشه!

خوشبختانه دیگه شب بیداری باعث نمیشه حال دیوونه شدن بهم دست بده!

حالم خیلی بهتره و این یک معجزه است!

شاید چون یکی از داروهام عوض شده این جوری ام!؟

اما حتی ماه کامل و عکس های قشنگ ازش آنچنان حال رو عوض نمی کنه!؟

داریم میریم سمت یه بحران!؟

من نمی دونم چطور میشه جلوش رو گرفت!؟

من دیگه اون حالت مغزی قبلی رو ندارم نمی تونم مثل قبل فکر کنم!؟

قوه تعقلم تغییر کرده چرا شو نمی دونم!؟

شاید هم تازه فهمیدم که چقدر از تعقل دورم!؟

دیگه جرئت نمی کنم راحت اظهار نظر کنم!؟

یا راحت راه حل پیدا کنم برای یک مسئله!؟

شایدم تازه عاقل شدم!؟

به هیجانم به اون صورت قبلی نمیام!؟

شایدم همش به خاطر سن و پختگی هست!؟

دیگه داره 35 سالم میشه!؟

نصف عمرم رفته!؟ به نیمه ی راه رسیدم!

خوشحالم که بد نپیمودم این راه رو!؟

خیلی چیزا یاد گرفتم و خیلی چیزا یاد دادم!

راضی هستم از خودم!؟

نمره ی کامل نمی دم ولی نمره ی بالایی رو گرفتم!

خوشحالم!