امروز یک اتفاق جالب افتاده است تولد کیان پیرفلک بوده است و عده ای از خانواده و مردم سر مزارش رفته اند در همین حین در آسمان رنگین کمان تشکیل شده است!؟
حتما می دانید که یک فیلم از مرحوم کیان منتشر شد که در آن شعر به نام خدای رنگین کمان را می خواند و این خیلی بین مردم پیچید و واکنش های گوناگون داشت!؟
حال در روز تولدش رنگین کمان تشکیل شده است واقعا خدا کارهای عجیبی می کند این بچه ی معصوم قطعا الان در بهشت است و نامش هم جاویدان شد!؟
دیروز خیلی عمیق در سر فوت دکتر فیروز نادری ناراحت شدم و وقتی این طور ناراحت می شوم اعضای داخل شکمم یک طوری می شوند که فقط بستنی خوردن خوبشان می کند!
تا امروز که بستنی نخوردم از دیروز چند بار چای نبات خوردم اما خوب نشدم الان هم دو عدد گیلاس و دو قطعه هندوانه خوردم گفتم شاید خوبم کند!
بستنی خیلی کالریش بالاست من هم دارم هر روز چاق تر از دیروز می شوم البته نبات هم همان طور است شاید یه بستنی خورده بودم بهتر بود!
یک بار اینجا در مورد سختدلی بعضی از مسلمان ها نوشتم حال باید اعتراف کنم خودم سختدل شده ام!
می گویند هر چه عیب دیگران را بگیری دنیا کاری می کند خودت همان عیب را پیدا کنی این حتی وقتی فقط پیش خودت عیب کسی را می گویی هم صادق است چه برسد به اینکه جارش بزنی!؟
البته این تجربه ی خودم هست و نمی توانم اثباتش کنم!؟
خلاصه اینکه من عاصی شدم فکر کنم شاید چند وقت دیگر طغیانگر هم بشوم و ضد خدا فعالیت کنم به همین راحتی یک روز مومنی و یک روز سقوط می کنی!؟ به خاطر چی؟ به خاطر این که فکر کردی مومنی و هر کاری انجام دهی اشکالی ندارد!؟ دام بزرگیست این دام! خیلی راحت گرفتارش شدم و به خودم عجب کردم!؟
امروز صبح اینستاگرام رو چک کردم و دیدم دیشب دکتر فیروز نادری فوت شده اند با اینکه فقط چند تا مصاحبه از ایشان دیده بودم و شناخت چندانی از شخصیت و منششان نداشتم اما برایم خیلی ناراحت کننده بود بیشتر از وقتی که مادربزرگ و پدربزرگ و دایی ام فوت کردند گریه کردم و الان هم خیلی دمق هستم!
واقعا دنیا چرا این گونه می کند اصلا فکرش را نمی کردم این آدم که این قدر قوی بود من فکر می کردم حالش خوب می شود آخر چند وقت پیش گویا از پله ها افتاده بودند و گردنشان دچار مشکل شده بود!
واقعا دنیا وفا ندارد!؟
چه خداباوران و چه خداناباوران به آنچنان قطعیتی در مورد استدلال هاشون حرف می زنند و حکم صادر می کنند که آدم نمی داند این همه اطمینان را از کجا می آورند؟!
این همه اطمینان بیشتر به نظر می آید ناشی از جهل و ناآگاهی باشد و الا هر قضیه را با شک باید نگریست چون هیچ چیز در دنیا قطعی نیست و جهان هیچ ثباتی ندارد!؟
خلاصه این که هیچ چیز اون طور که می خواهی پیش نمی رود بلکه آن طور که می خواهند پیش می برند!؟