باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

عبادت

ما به عنوان یکتاپرست لازم است زمانی از وقت خود را به عبادت و شکرگزاری خداوند اختصاص دهیم!

هر عملی می تواند به نیت عبادت و شکرگزاری صورت گیرد، مثل خدمت کردن به دیگران، محبت، صدقه، تفکر، ذکر، نماز و روزه!

اما به عنوان یک یکتاپرست، نماز خواندن می تواند درس های ارزشمندی به ما بدهد، نماز درس خضوع و خشوع به ما می دهد، وقتی ما سر بر خاک می گذاریم نفس سرکش خود را شکسته و در برابر قدرتی ماورایی تعظیم می کنیم، این کار باعث می شود کم کم از منیت ما کاسته شود، ضمن اینکه نماز خواندن ما را از تنبلی و بی مسئولیتی نجات می دهد ما را موظف می کند سر یک زمان مشخص یک کار مشخص انجام دهیم، ضمن اینکه نماز باعث متعادل شدن انرژی های بدن نیز می شود!

روزه هم به ما کمک می کند به نفس خود یاد دهیم که صبر و تحمل داشته باشد و در مقابل امیال خود مقاومت کنیم تا نفسمان رام شود البته من چند سال است به خاطر بیماری نمی توانم روزه بگیرم و البته آن فشارهایی که قبلا به خودم آوردم و نفسم را عادت داده بودم الان از بین رفته است، پس حواستان باشد به خودتان سخت نگیرید و بیشتر از چیزی که گفته شده است به نفس خود ریاضت ندهید که منجر به بیماری می شود!

ذکر گفتن هم می تواند راهی برای عبادت و شکرگزاری باشد اما افراط در این کار مثل افراط در هر کار دیگر بدون ثمر خواهد بود، این قدر ذکر بگویید که حالتان را دگرگون کند و قلبتان را آگاه کند!

راه دیگر عبادت تفکر کردن در جهان بیرونی و جهان درونی خود ماست، کاری که دانشمندان و فلاسفه می کنند تفکر کردن در جهان بیرونی و کاری که عرفا و خودشناسان می کنند تفکر در درون خویش است و البته تفکر کردن بالاترین عبادت هاست!

صدقه دادن و انفاق کردن، محبت کردن، خدمت کردن و ... هم در یک دسته قرار می گیرند وقتی کمک من به دیگران مادی باشد اسمش انفاق است، وقتی کمک من مهربانی باشد اسمش محبت است وقتی کمک من خدمات رساندن به دیگران باشد اسمش خدمت است!

در تمام عبادات، یادمان باشد نیت خالص خیلی مهم است اگر من یکی ازین کارها را برای رسیدن به جاه یا مال یا ارضای نفس خود انجام دهم نه تنها برایم سود ندارد بلکه باعث گمراهی و ضرر هم می شود برای همین گفته اند بهتر است عبادت در تنهایی صورت بگیرد دور از چشم دیگران و اگر عبادتی کردیم که نفسمان خوشش آمد لازم است خودمان را تنبیه کنیم مثلا نماز اول  وقت خواندیم بعد با خود گفتیم به به آفرین به من که نمازهایم اول وقت است همین جا توقف کنیم از این فکر به درگاه خدا استغفار کنیم و مثلا بنشینیم و ذکر بگوییم تا نفس دست از خودتحسینی و بدتر از آن خودنمایی در جمع بردارد!

تغییر خود

امروز با هوش مصنوعی چت می کردم اون هم می گفت برای بهتر کردن جامعه اول باید خودمان را بشناسیم و از خودمان شروع کنیم!؟

حرف های خوبی زد گفت باید تفکر و پژوهش روی موضوعات اجتماعی بشه و روش های کارآمد و نوآورانه برای حل آن ها ابداع بشه!؟

کلی به من گفت تعمیم دادن یک نگاه سطحی هست و قضاوت کلی کار نادرستی هست اما من بهش گفتم کار راحت تری هست و اونم گفت کار راحت تری هست اما باعث قضاوت اشتباه می شه!؟

بهش گفتم خیلی مثبت نگره و البته تایید کرد!؟

اما با توجه به شرایط کنونی جامعه تا وقتی اکثریت نخواهند تغییر کنند کاری از پیش برده نمی شود بنابراین من فعلا روی خودم تمرکز می کنم!؟

الان سواد جامعه بالا رفته و عقل همه خوب کار می کنه و همه خودشان می دادند چی درسته و چی نادرسته با این حال نادرست رو انتخاب می کنند خوب پس کاری از دست من نوعی برنمی آید!؟

تکثر

خداوند در قرآن می گوید که ما مردم را دسته دسته آفریدیم رنگارنگ و با قومیت های مختلف، اگر توجه کنیم این چند دستگی در دین و مذهب هم هست و در خیلی چیزهای مختلف، بستگی دارد ملاک دسته بندی مان چه باشد!

اما چرا خداوند مردم را دسته دسته آفریده است زیرا در هر دسته نوعی تفکر غالب است و وقتی یک دسته در مقابل دسته ای دیگر قرار می گیرد دو حالت ممکن است اول اینکه با تعصب با هم برخورد کنند و بخواهند تفکر خود را بر دیگری به زور حاکم کنند یا نه حالت دیگر دو گروه بنشینند و سعی کنند در گفتگو، تفکر یکدیگر را یاد بگیرند و درک کنند تا به فهم هم برسند.

در جامعه ی امروزی دسته ها بسیار زیاد شده است و در سطح فردی اگر قرار باشد یاد نگیریم چطور با هم همدلی کنیم و بهم دل بدهیم تنها می مانیم چون هر کس را که نگاه می کنی می بینی که تفاوتی با تو دارد و هیچ کس آن طور که می خواهی نیست!

در سطح جامعه نیز اگر قرار باشد گروهی که قدرت را در دست دارند به گروه های دیگر سلطه داشته باشند و بخواهند آن ها را همرنگ خودشان کنند حال با هر روشی، جلوی پویایی و رشد جامعه را گرفته و یا جامعه را به عقب می برند یا باعث نابودی خودشان و یا حتی نابودی جامعه می شوند.

ناهماهنگی شناختی

امروز داشتم کانال های ماهواره را می گشتم با شبکه ی جالبی روبرو شدم شبکه ی آینه ( Ayeneh ) برنامه در مورد مهارت فکر کردن بود مدرسش آقای دکتر محمد باقر باقری است مبحث امروز برنامه در مورد ناهماهنگی شناختی بود.

ناهماهنگی شناختی یعنی من باور یا عقیده ای دارم اما محیط یا شرایط فردی خودم به گونه ای هست که خلاف آن عمل می کنم مثلا من عقایدی از نوجوانی داشتم به خاطر شرایط جامعه مجبور بودم پنهانشان کنم یا مثلا من می دانم شکلات و غذاهای شیرین مرا چاق می کند اما باز هم این غذاها را می خورم و خودم را توجیه می کنم و ... در عین حال احساس گناه هم دارم.

متاسفانه این مشکل در جامعه ی بسته ی ما بسیار زیاد است و راه برطرف کردن آن را هم سازگاری عنوان می کنند که به نظر من بدترین کار است من هیچ وقت عقایدم را با جامعه ای که در حال غرق شدن است سازگار نمی کنم چون من هم غرق می شوم!؟

چند لینک می گذارم تا بهتر با این موضوع آشنا شوید خوشحالم یک شبکه ی خوب پیدا کردم دیگر هر وقت بخواهم تلویزیون نگاه کنم می دانم کدام کانال را نگاه کنم کانال آینه.

ناهماهنگی شناختی - راه های کاهش آنhttps://honarehzendegi.com/fa/Cognitive-mismatch-in-psychology

ناهماهنگی شناختی چیست؟https://behtarin.life/what-is-cognitive-dissonance/amp/

ناهماهنگی شناختیhttps://motamem.org/%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C/

اگر اشتباه می کنم به من بگویید!

من در تمام چند سال اخیر سعی کرده ام با وبلاگ نویسی کمک کنم به جامعه ام تا در مسیر بهتری قرار گیرد.

عده ای می گویند الان وقت این کار نیست مردم تحت فشار هستند حکومت به حرف کسی گوش نمی دهد.

جواب من اینست که بله دیگر ثابت شده است حکومت به حرف کسی گوش نمی دهد حتی قوانین خودش را اجرا نمی کند.

 اما این را می دانم ما مردمی هستیم که وقتی همه چیزمان خوب است دچار کاهلی می شویم و اتفاقا در شرایط سخت و تحت فشار حواسمان جمع تر است و بیشتر فکر می کنیم بنابراین در این شرایط جامعه بیشتر به فکر تغییر خود خواهد بود.

حال اگر من در محاسباتم اشتباه کردم لطفا به من بگویید چون که من طی این چند سال دیدم که یک سری از موضوعاتی که مطرح کردم در جامعه جذب شد اما یک سری دیگر نه! فکر می کنم یک جایی یا اشتباه کرده ام یا اطلاع درستی از وضع جامعه نداشته ام!