دیروز داشتم ماهواره نگاه می کردم دستم خورد رفت روی شبکه ی icnet که برای مسیحیان تورنتو هست، یک مقدار صحبت هاشون رو گوش کردم، تازه فهمیدم من باورهای اعتقادی به اسلام دارم و خوب مسیحیت یه چیزایی میگه اون ها رو به چالش می کشه و من تعصب هم دارم و نمی تونم قبول کنم حرف های مسیحیان رو!
بعد رفتم کانال های تلگرام این شبکه رو پیدا کردم و یه مقدار مطالبشون رو خوندم کلا حال و هواشون با مسلمونا فرق داره مثلا شبکه کلمه که برای اهل سنت هست رو نگاه می کنی شباهتش رو با برنامه های مذهبی داخلی که مال ایرانه و شیعه هست حس می کنی ولی حال و هوای مسیحی ها فرق داره با مسلمونا، توی یه دنیای دیگه هستند با اینکه خیلی از تشابهات هم می تونی پیدا این وسط!
حالا به نظرتون من که می خوام تعصبم رو به چالش بکشم آیا اعتقاداتم رو هم به چالش بکشم؟ یه مقدار خطرناکه، آدم یاد اون کلاغه میفته که اومد راه رفتن کبک رو یاد بگیره پرواز کردن خودشم یادش رفت!؟
ولی شمس تبریزی میگه برای رسیدن به حقیقت و ایمان قلبی باید هی کافر بشی هی مسلمان بشی اما به نظرم این واسه کسی هست که اول بی چون و چرا اعتقادات اسلامی رو پذیرفته و تو ذهنش مثل یه بت شده اما من این طوری نیستم توی قرآن هم برام خیلی سوالات هست از اول خیلی از حدیث ها و روایات رو نتونستم بپذیرم، مسلمان به اون معنا نبودم، خرد خرد ایمان و باور پیدا کردم!
حالا موندم چه کار کنم!؟
این کتاب درس حافظ، در مورد حافظ یه چیزایی میگه خیلی خوشم میاد در عین حال هم یه چیزایی میگه که واقعا ناراحت میشم و اخم میاد به ابروم!
من آدم متعصبی نیستم اما انگار هستم، امروز یه مقدار در مورد تعصب خوندم، انگار همه ی آدم ها کم و بیش دارند و خوب عامل اختلاف بین آدم هاست!
حالا اینو می خوام بگم، دوست ندارم کتاب درس حافظ رو بخونم چون حافظ برای من یه خورشید درخشان هست و نمی تونم تحمل کنم حرف هایی که بهش ربط نداره رو در موردش بزنند!
کلا هم فقط روی حافظ این تعصب دارم و شاید اگر پاش بیفته کورکورانه ازش دفاع کنم، چون که دوسش دارم، حالا بگید من چه کار کنم؟ آیا باید به خوندن کتاب ادامه بدم و نرم بشم؟ یا بی خیال کتاب بشم؟!
من هم سختگیرم، هم جدیم، هم تعصب دارم، اینا نشانه ی خامیست!
سختگیری و تعصب خامی است
تا جنینی کار خونآشامی است
مولانا
مثنوی معنوی
هوش مصنوعی میگه:
برای دوری از تعصب، میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
1- آشنایی با دیدگاههای مختلف: برای دوری از تعصب، باید به دیدگاههای مختلف آشنا شوید و سعی کنید نظرات و دیدگاههای مختلف را بشنوید.
2- انجام تحقیقات: برای دوری از تعصب، باید به صورت مستقل تحقیقات خود را انجام دهید و از منابع معتبر و متنوع استفاده کنید.
3- نقد سازنده: برای دوری از تعصب، باید به نقد سازنده و بدون تعصب پذیرش داشته باشید و سعی کنید با احترام به نظرات دیگران پاسخ دهید.
4- تجربههای جدید: برای دوری از تعصب، میتوانید تجربههای جدیدی را تجربه کنید و با فرهنگها، نژادها و طبایع مختلف آشنا شوید.
5- تمرین صبر و تحمل: برای دوری از تعصب، باید صبور و تحمل کنید و سعی کنید به دیگران با احترام برخورد کنید.
یک راه مناسب برای این که خودتان را از انواع خاصی از جزمیت خلاص کنید، این است که از عقاید مخالفی که دوستانِ پیرامونتان دارند آگاه شوید. وقتی که جوان بودم سالهای زیادی را دور از کشورم در فرانسه، آلمان، ایتالیا و ایالات متحده به سر بردم. فکر میکنم این قضیه در کاستن از شدت تعصبات تنگ نظرانه ام بسیار مؤثر بوده است. اگر شما نمیتوانید مسافرت کنید، به دنبال کسانی بگردید که دیدگاه هایی مخالف شما دارند. روزنامه های احزاب مخالف را بخوانید. اگر آن افراد روزنامه ها به نظرتان دیوانه، فاسد و بدکار می آیند، به یاد داشته باشید که شما هم از نظر آنها همینطور به نظر میرسید. با این وضع هر دو طرف ممکن است بر حق باشید، اما هر دو نمیتوانید بر خطا باشید. این طرز فکر زاینده نوعی احتیاط است.
#برتراند_راسل
من که واقعا از طرفدارای نظام حوصله م سرمیره و دیوونه می دونمشون تو ماهواره هم دنبال دروغ هاشون می گردم!
جلسات تعلیمی مسیحیت که می رفتم این قدر حرص می خوردم از بعضی حرفاشون، با خودم می گفتم از دست مسلمونا راحت شدم خودمو انداختم تو دامن مسیحی ها، از اون جلساتم اومدم بیرون البته هنوز باهاشون در ارتباطم تازه اینا پروتستان بودند کاتولیک ها که حتما داغ ترند!
گاهی می زنم شبکه ی کلمه تو ماهواره، وای از دست اونا حرص می خورم با اون ریشاشون!
کلا من با همه سر جنگ دارم نمی دونم چرا از اول بچگیم از این می ترسم مذهبی ها بهم دروغ بگن و متظاهر و ریاکار باشند، شاید چون وقتی بچه بودم بهم ثابت شد والدینم دین و ایمان درستی ندارند چون اخلاق نداشتند و به هم برچسب های این جوری می زدند، البته بعدا که بزرگ تر شدم فهمیدم اونا مهارت های زندگی نداشتن و هر دو اختلال شخصیت داشتند!
خداوند در قرآن می گوید که ما مردم را دسته دسته آفریدیم رنگارنگ و با قومیت های مختلف، اگر توجه کنیم این چند دستگی در دین و مذهب هم هست و در خیلی چیزهای مختلف، بستگی دارد ملاک دسته بندی مان چه باشد!
اما چرا خداوند مردم را دسته دسته آفریده است زیرا در هر دسته نوعی تفکر غالب است و وقتی یک دسته در مقابل دسته ای دیگر قرار می گیرد دو حالت ممکن است اول اینکه با تعصب با هم برخورد کنند و بخواهند تفکر خود را بر دیگری به زور حاکم کنند یا نه حالت دیگر دو گروه بنشینند و سعی کنند در گفتگو، تفکر یکدیگر را یاد بگیرند و درک کنند تا به فهم هم برسند.
در جامعه ی امروزی دسته ها بسیار زیاد شده است و در سطح فردی اگر قرار باشد یاد نگیریم چطور با هم همدلی کنیم و بهم دل بدهیم تنها می مانیم چون هر کس را که نگاه می کنی می بینی که تفاوتی با تو دارد و هیچ کس آن طور که می خواهی نیست!
در سطح جامعه نیز اگر قرار باشد گروهی که قدرت را در دست دارند به گروه های دیگر سلطه داشته باشند و بخواهند آن ها را همرنگ خودشان کنند حال با هر روشی، جلوی پویایی و رشد جامعه را گرفته و یا جامعه را به عقب می برند یا باعث نابودی خودشان و یا حتی نابودی جامعه می شوند.
چند روزیست به واسطه ی بلاگ اسکای با یک خانم جوان آشنا شده ام.
من و ایشان از نظر سیاسی در دو جبهه متضاد هستیم اما باز هم با هم دوست هستیم.
روزی که ایران به انگلیس باخت بحثمان شد و من فکر کردم دیگر دوستی مان تمام است اما چند روز بعد ایشان پیام داد و باز دوست شدیم.
اولین نکته این است که هر دوی ما تعصب روی عقاید خود نداریم.
دومین نکته این است که از شادی های کوچک که با هم داریم خوشحال می شویم و لذت می بریم و حس خوب داریم.
نکته ی سوم این است که در برابر هم صبر داریم.
و نکته ی چهارم هم این است که در شیوه ی گفتگویمان بر پایه ی احترام متقابل است و خالی از خودبینی است.
من می بینم چطور ایشان در مسائل دیگر که هم نظر هستیم چطور حرف می زند و خوب این باعث می شود فکر کنم حتما دلیلی دارد که پشت عقاید سیاسی مخالف من را محکم گرفته است.
بعد به این فکر کردم که در کشورهایی که دموکراسی نهادینه شده است چگونه مردمی که طرفدار احزاب مختلف هستند در کنار هم زندگی می کنند ولی ما نمی توانیم.
حتی در بین مسلمانان گفته شده است دختر و پسری که یکی شیعه و دیگری سنی است با هم ازدواج نکنند بهتر است!
حل اختلافات ما بسیار سخت است اما چرا؟!
امیدوارم مقاله ای رادیو زمانه که باید با فیلترشکن وارد سایتش شوید به نگرش کمک کند.
دوستی پایدار با توجه به گرایش های سیاسی متفاوتhttps://www.radiozamaneh.com/321760/