دیشب جایزه ی موسیقی گرمی به شروین خواننده ی ما داده شده است و کسی که نام آقای شروین حاجی پور را اعلام کرده است همسر رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بوده است!
خوب باید بگویم خوشحال شدم یک خواننده ی جوان ایرانی در سطح بین المللی مطرح شده است با این که سبکش خیلی غربیست و من گوشم عادت ندارد ولی باعث افتخار است.
اما مسئله اینجاست که همسر رئیسجمهور این جایزه را به شروین داده است یعنی سیاست در هنر وارد شده است! شاید بعضی ها بگویند ایشان افتخار داده اند بله خوب درست است اما چرا وقتی هنرمندان نظر خودشان را در مورد سیاست می دهند سیاستمداران می گویند شما تخصص ندارید دخالت نکنید!؟
در ایران هم سال هاست مهم ترین جشنواره ی هنری با نام فجر در دهه ی فجر انقلاب اسلامی برگزار می شود این استفاده ی ابزاری سیاست از هنر نیست!؟
برای ورزش هم همین داستان ها هست لطفا یا بگذارید هنرمندان و ورزشکاران حرف خودشان را راحت بزنند یا از هنر و ورزش وقتی که به نففعتان هست در راستای سیاست استفاده نکنید برای وجهه خودتان می گویم!
هنوز یک هفته از زلزله خوی در ایران نگذشته است که حالا در ترکیه و سوریه زلزله نزدیک 8 ریشتر آمده است! آن هم دو مرتبه! هوا هم بسیار سرد است و برف و باران می بارد!
واقعا خدا بهشان صبر و تحمل دهد نزدیک 100 تا پس لرزه هم آمده است!
در وب خواندم صفحه ی عربی دارد به صفحه ی اورآسیا نزدیک می شود از این به بعد در خاورمیانه زلزله زیاد خواهیم داشت!
دوستم هم گفت یک دانشمند هلندی چند روز پیش پیش بینی کرده بوده است در ترکیه زلزله می آید! علم چقدر پیشرفت کرده است!؟
تازه می گویند خطر سونامی برای کشورهای حاشیه دریای مدیترانه هست!
انگار واقعا واقعا آخرالزمان است!؟
برادر و خواهر من سرما خورده اند من هم کمی گرفته ام رفته اند دکتر و دکتر گفته است به احتمال زیاد کروناست!؟
هر چقدر می خواهم اخبار را دنبال نکنم اخبار من را دنبال می کند!؟
قرار است عفو عمومی داده بشود خدا را شکر
آقای مهندس موسوی بیانیه داده اند برای گذار بدون خشونت از جمهوری اسلامی آقای خاتمی هم بیانیه داده اند باید ببینیم بین تندروها قبول می شود یا نه!؟
من که چشمم آب نمی خورد!؟
آذربایجان هم می خواهد حمله کند به ایران!؟
اوضاع خیلی ناجور است!؟
ان شاالله ختم به خیر شود!
روزهای تاریخی را داریم با چشم خودمان می بینیم و شرایط خیلی پیچیده است!؟
واقعا ناراحت کننده است خوی زلزله شده است و هوا برفیست! من نمی خواهم برای مسئولین نامه بنویسم چون که پرونده ی آن ها مشخص است اما انگار مردم خوی فدا شدند تا باز مردم ایران آگاه شوند!؟
تمام غرب برف آمده است و در لرستان و همدان هم انگار شرایط بد است و دولت نمی گذارد خارجی ها به کمک بیایند!
اما من می خواهم یک مقدار به خدا شکایت کنم، مردم غرب ایران و خوی تاوان چه را پس می دهند؟! من هیچ وقت نفهمیدم فلسفه ی بلایای طبیعی چیست؟! تر و خشک را با هم می سوزانند!؟
واقعیتش را بخواهید دیگر خبرها را دنبال نمی کنم چون حالم بد می شود و از این فکرها هم می کنم و پر از سوالات دیگر هم می شوم که جوابی برایشان نیست!؟
زندگی سخت است اما بی پناه ماندن زیر برف و دمای پایین بدون آب و غذا آخر ستم است! اینکه بگوییم این قهر خداست هم برای من قانع کننده نیست! چرا چنین قهری بر این مردم شده است؟! مگر چه کرده اند!؟
مصیبت گاهی امتحان است که مشخص شود چه کسانی در ایمان خود محکم هستند! باز این کمی بهتر است معمولا خداوند کسانی را که دوست دارد سخت بهشان می گیرد!
اما خوب جالبیش این است که مثلا این پدیده ی زلزله برای بخشی از مردم امتحان است و برای بخشی قهر است و البته برای مسئولین هم امتحان است که چه کار می کنند و برای ما مردم هم همین طور!
کلا خیلی پیچیده تر از این حرفاست کار خدا!
آدم خودش را جای دیگران که در رجند بگذارد می فهمد که چه دردی می کشند! البته تا قسمتی! از تخیل تا واقعیت فاصله زیاد است!
تازه چند روز پیش بود که کلیپ انگیزشی دیدم که می گفت وقتی خسته می شوید موقعش هست به تمام منابع روحی و جسمی تان دست پیدا کنید من هم این کار را کردم چند روز واقعا روی پا بودم!
اما چند روز است در دستانم احساس ضعف می کنم اول فکر کردم از گردنم است فشار به اعصاب دست می آید اما بعد تحقیق که کردم دیدم دیگر علائم یک بیماری لاعلاج را دارم!؟
خلاصه که باز مریض شدم دست هایم هی ضعف می کند بعد خوب می شود و می رود روی اعصابم چون نمی توانم راحت از گوشی استفاده کنم البته شاید باید باهاش کنار بیایم!