نمی دونم اما الان مدتیه حس می کنم مثل بچگیام شدم!
یعنی شخصیتم اون طوری شده!؟
نمی دونم بالغ شده بودم یا همه ی اونا ماسک بود و از معلم های مدرسه یاد گرفته بودم!؟
حالا که تو خونه ام باز برگشتیدم به تنظیمات کارخانه!؟
این مسخره بازیا که درمیارم هم عادت بچگیم بود!؟
بابام می گفت اگه دلقک بازیات تموم شد برو فلان کن!؟
فکر می کنم من همیشه دلم می خواست همون شخصیت بچگیم رو داشته باشم اما آدم بزرگا به زور بزرگم کردن و تغییرم دادن!؟
حالا هم که آزادم برگشتیدم به همون حال!؟
از یه لحاظ هایی خوبه ها از یه لحاظ هایی هم بده!؟
تو دکتر زنان فکر می کردن من بچه دارم این قدر سنم زیاد نشون میده!؟
بعد شکل بچه ها رفتار می کنم!؟
البته شاید تو خونه این طورم، بیرون که میرم یه شخصیت دیگه دارم!؟
چه می دونم دیگه!؟
خودم تو حال خودم موندم!؟
چقدر بی خاصیت شدم!؟
من دوستت دارم باور کن!
اما اصلا حالم خوب نیست!؟
شرایطم بدجور درهم است!؟
من نمی توانم خوشبختت کنم!؟
نمی توانم کنار تو باشم!؟
نمی توانم همسفر تو باشم!؟
بد وقتی آمدی!؟
یه زمانی همه چیز خیلی خوب بود!؟
اما الان ...!؟
نمی دانم چطور اوضاع را به حالت قبل برگردانم!؟
حالم اجازه اش را نمی دهد!؟
من خسته ام!؟
چشمانم اشک بار است!؟
روحم زخمیست!؟
پشیمانم از اول شروعت کردم!؟
ای کاش این کار را نمی کردم!؟
هر دویمان داغان شدیم!؟
فکر مرا از سرت بیرون کن!؟
ارزش غصه خوردن ندارم!؟
دلم می خواد برایت شعر بگویم اما حالش باید بیاید!؟
از دیشب حالم عوض شده!؟
اینکه چه بر سر من خواهد آمد یک طرف!؟
اینکه چه بر سر تو خواهد آمد چیز دیگریست!؟
عاشقی ما دیوانگیست!؟
جنون وار است!؟
نمی دانم به کجا می کشد!؟
تو خوبی مثل دیگران نیستی!؟
قدر خودت را بدان!؟
خوب بمان!؟
بعدنوشت:
ای کاش می توانستم در تو غرق شوم!؟
آواز بخوان چکاوک من!
پرواز کن!
اگر می خواهی برو!
اگر می خواهی بیا!
من زنجیرت نمی کنم!
آشیانت دل من است!
اما تو آزادی از آشیانت پر بکشی!
بروی تا آسمان!
بروی تا خورشید، تا کهکشان!
من حصارت نیستم!
هر جا حال تو خوب باشد حال منم خوب است!
اما دیگر آن طور آواز نخوان!
دلم ریش می شود!
تو سر زنده باش!
شاد باش!
نغمه ی شادی بخوان!
چشمانت باز بدرخشد حال من خوب است!
لب هایت باز بخندد دل منم می خندد!
از لب هایت شکر بریزد قند در دل من آب می شود!
تو بخوان!
تو بمان!
منو ببخش که میزارم و میرم!؟
من حالم خوب نیست و خوب نمیشه!؟
کسی درک نمی کنه!؟
شما هم حالت خوب نیست!؟
من می فهمم!؟
شاید بخوای نشون ندی!؟
شایدم حالت از من بهتره!؟
ولی دو تا آدم که حال مناسبی ندارند جز جنگ و دعوا کاری نمی کنند!؟
نمی تونن بهم کمک کنند!؟
زندگیت رو بهم ریختم می دونم!؟
روحیه ت رو بهم ریختم می دونم!؟
با قلبت بازی شد می دونم!؟
ولی سر خودم هم همه ی اینا اومد!؟
به جای اینکه بهتر بشم بدتر شدم!؟
پس نتیجه می گیریم این عشق خوب نیست!؟
بزار برم دیگه به خوابم نیا!؟
بعدنوشت:
خوب حالم گرفته شد!؟
فکر کنم حالتو گرفتم!؟
باشه من نمیرم!؟
ولی شرط دارم!؟
ولی هر چی بشه تقصیر خودته!؟
من اولش گفتم!؟
رابطه ی چالش برانگیزی خواهیم داشت!؟
جالبه که وبلاگم رو پیدا کردی و می خونی!؟
ولی صدات درنمیاد!؟