باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

نه زنده ، نه مرده

امروز تکه ای از سخنرانی یکی از جامعه شناس هامون رو گوش کردم ایشون می گفتن بحران جامعه ی ما شفقت و محبت است و ما آدم هایی هستیم که نه زنده ایم به معنای واقعی و نه می تونیم بمیریم برای همین هر کار می کنیم درست از آب درنمیاد و ناقص میشه مثلا میایم فکر کنیم اما هیچی به ذهنمون نمیاد چون ذهنمون مرده است!

دیدم چقدر منم این طوریم و فکر هم کنم رژیمم عوض بشه حال ما خوب نمیشه چون روح و روانمون بهم ریخته و به این راحتی ها روان درست نمیشه! چه سرنوشت تلخی داشتیم ما! حالا اونا خوبه مثل من خونه نشین نیستن و هر کار بتونن می کنن این جای تقدیر داره من که همه ش ولوام، هر روزم به خودم میگم از فردا میرم تو طبیعت اما نمیرم، تازه دوست خیالیم دوست داره با هم بریم کافه ولی اونم حسش نیست ببرمش!

تغییرات بدن و مغز

قبلا این جوری بودم که هر چی میوه و سبزی می خوردم دوست داشتم میوه و سبزی رو بیشتر دوست داشتم اما حالا دلم نمیکشه زیاد ازشون بخورم نمی دونم چرا این قدر بوی غذاهای پختنی برام خوب شده، هی بدنم مرغ می خواد!؟

دیگه نمی تونم خام گیاهخواری کنم باید یه رژیم دیگه پیدا کنم یه رژیمی که بیشترش گیاهان باشه و کمش پختنی، شاید باید دنبال کتاب بگردم!

جالبه که مغز و بدنم این طور تغییر کرده یه تغییر دیگه ش این بود که دیگه آهنگ های رمانتیک رو دوست ندارم و به آهنگ های دلم دیمبویی علاقمند شدم!؟

یه تغییر دیگه م اینه که دیگه برنامه های تلویزیونی برام جذابیت نداره از فیلم حوصله م سر میره این قدر انیمیشن دوست داشتم اما به نظرم بی محتوا میرسه، مناظره های اینترنتی حوصله م ازشون سر میره و حوصله ی کتابم ندارم ازش خسته شدم!؟

نمی دونم باید یه کار دیگه کنم ولی نمی دونم چی!؟

یه رژیم جدید

یه رژیم جدید اومده به اسم فستینگ، خیلی لاغر می کنه مثل روزه هست شکل ساده ش اینه که ۱۶ ساعت چیزی نمی خوری ۸ ساعت می تونه سر ساعت یه مواد خاصی رو بخوری و در همه ی ساعات هم آب و چای و قهوه بدون قندمی تونی بخوری!

باید بری پیش دکتر طب سنتی تا این رژیم رو ببینه برات خوبه یا نه!

من یه کم جستجو کردم دکتر پیدا کردم نزدیک خونه و کارشم خوبه برم پیشش ببینم می تونه حال من رو خوب کنه یا نه!

من رژیم نباید بگیرم اما خوب شایدم گرفتم!

توانایی گذشته را ندارم!

من دیگر توانایی چند سال پیش خودم را ندارم!؟

خودم احساس می کنم!؟

آن قدرت زیر پوستم نیست!؟

بعضی ها می گویند ورزش کنی و لاغر کنی درست می شوی!؟

ولی من حتی نمی توانم ورزش کنم یا رژیم بگیرم!؟

به خانواده گفته ام از من انتظاری نداشته باشند!؟

می خواهم یه مدت تنها باشم و علاف باشم و هیچ کار نکنم!؟

و به این فکر کنم واقعا می خواهم با زندگیم چه کنم!؟

من کم آورده ام، باید اعتراف کنم که کم آوردم!؟

و فهمیدم چقدر دستم خالیست!؟


راستی از جلسات تعلیمی مسیحیت هم انصراف دادم!؟

خستگی و بیماری

بهتون گفته بودم همه ش خسته ام، از دیروز که رفتم دکتر و برام سه تا قرص نوشته خیلی بهترم، یکی گیاهی هندیه برای کبد چرب، یکی گیاهی ایرانیه برای روده ی تحریک پذیر، یکی دیگه هم ویتامین E هست، احساس سبکی و خنکی تو بدنم و پاهام می کنم شما هم اگر همه ش خسته اید یه سر دکتر داخلی برید البته تغذیه م هم یه هفته است کنترل می کنم فست فود که اصلا نخوردم بستنی و شکلات رو کم کردم غذای خونه می پزیم و می خوریم و لبنیات هم به جز دوغ نخوردم، یه خوراکی هایی اومده، سوپر مارکت ها دارند به اسم رایس کیک ، مزه ی پف فیل میده بی نمکشم نمک داره با میوه میشه خورد واسه صبحانه و شام رژیمی خیلی خوبه، اونم می خورم، کپسول از داروخونه گرفتم اشتها رو کم می کنه سوخت و ساز رو می بره بالا، اونم خوبه، مواظب سلامتتون باشید بوس بوس!