باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

پیام ناخودآگاه و خواب

دیشب برای سومین بار خواب دیدم مهاجرت کردم آمریکا پیش داییم و بچه هاش!

با دایی زادگان رفتیم دانشگاه بعدش خاله ام اومد ما یه چیز گلی داشتیم می خواستیم ببریم پیششون از راه دریا می خواستیم بریم اما این قدر در ساحل عرب ها ما رو سر دووندند که که اون گلیه متلاشی شد و بعد من بیدار شدم!

نمی دونم چرا هی خواب مهاجرت می بینم گشتم چیزی پیدا نکردم هر دفعه هم میرم آمریکا!

خواب عاشق شدن هم هر چند وقت یک بار می بینم دفعه آخری عاشق یه گربه شده بودم!؟ مثل فیلما!

اینم گشتم چیزی پیدا نکردم فقط نوشته بود گربه خوبه و خاکستری هم باشه خوب تر!

واقعا ناخودآگاهم بهم چی می خواد بگه؟ که از این کشور برو؟ که من احتیاج به رابطه ی صمیمی و عاشقانه دارم؟!

آخه می دونم برم هم چیزی عوض نمیشه! می دونم رابطه ی عاشقانه برقرار کنم بهم می خوره!؟ اصلا من شانس ندارم تو این چیزا!؟


بعد نوشت: بازم گشتم تنها چیزی که پیدا کردم این بود که خواب های شما نشانه ی امیال شماست که البته می دونستم!

وب سایت های روانشناسی

چقدر خوبه که این سال ها وب سایت های خوبی در زمینه ی روانشناسی و خودشناسی به وجود آمده است اگر بشینی و بخونی و عمل کنی کلی جلو میفتی!

اما متاسفانه حتی به آدم ها معرفی می کنی، نمی روند بخوانند، این حجم از بی اعتنایی به مطالعه و تحقیق چرا در بین مردم وجود دارد؟!

اکثرا حاضرند پولشان را بابت مشروب و سیگار و مواد مخدر بدهند اما دو خط مطالعه نکنند! این موضوع لازم است آسیب شناسی شود!

به نظر می رسد مردم اکثرا توسط ناخودآگاهشان کنترل می شوند و این خیلی خطرناک است!؟

ضمیر ناخودآگاه

امروز یک تکه سخنرانی در مورد قانون جذب و این که بدن ما صرفا ارتعاش ها رو تفسیر می کند دیدم در سخنرانی به ارتعاش ضمیر ناخودآگاه که باعث می شود کائنات به ما واکنش دهد پرداخته شده بود.

بعد از دو کلیپ انگیزشی دیدم و یک کلیپ در مورد هیپنوتیزم، با دقت به خودم تا الان دریافته ام که ضمیر ناخودآگاه واقعا قابل برنامه ریزی هست آن دو کلیپ انگیزشی در سرم یک تکانه به وجود آورده اند که باعث می شوند همین الان بلند بشم و دست به کار بشوم اما می دانم اثر این تکانه موقتی هست فوقش یک ماه دوام دارد و بعد من دوباره در افکار منفی ام غوطه ور می شوم!

من همیشه به این اعتقاد داشتم که این برنامه ها الکی هستند و صرفا یک بازار هستند اما حال که خودم را بیشتر کاویدم متوجه شده ام نه چندان هم سر کاری نیستند منتها قضیه آن طور که آن ها برای بازار گرمی خود بیان می کنند نیست بلکه بسی عمیق تر و پیچیده تر است!

ذهن ما بر اساس تجارب کودکیمان جهان هستی را تفسیر می کند و این تفسیرها باعث می شوند زبان بدن و نگاه های ما و رفتاری که از ما صادر می شود به گونه ی خاصی باشند و باعث جذب یا دفع آدم های دیگر شوند!

تا اینجایش را فهمیده ام اما اینکه من نگرش مثبت و موفق و  ثروتمند داشته باشم کائنات مرا به موفقیت می رساند و اینکه من نگرش منفی و شکسته خورده و فقیر داشته باشم کائنات مرا در مشکلات می اندازد هنوز در کتم نمی رود!

آخر من تجربیاتی داشتم که این قضیه را رد می کند در اوج ناامیدی و نگرش منفی شانس های بزرگ آورده ام و در اوج خوشحالی و موفقیت شانس های بد آورده ام اتفاقا من هر وقت خیلی خوشحالم دنیا می زند توی پرم!؟ شاید بگویند این به خاطر ضمیرناخودآگاهت هست که همیشه منتظر اتفاق بد است!؟

دیگر نمی دانم شاید یک روز فهمیدم در این جهان چه خبر است!؟

حالات من

امروز بدجنس شده ام می خواهم بقیه را اذیت کنم! نمی دانم ریشه اش چیست! صبح زود پر فکر شده بودم! نمی دانم ربط این ها بهم چیست!؟

الان آرام گرفتم! خنده دار است واقعا نوشتن معجزه می کند! امروز خواب آلوده هم هستم! 

می خواستم برم آرایشگاه اما از دیروز به هر کدامشان که زنگ می زنم جواب نمی دهند! فکر کنم باید بگذارم موهایم بلند شود و آبروهایم را هم برندارم یا خودم بردارم. البته خودم هم می توانم موهایم را بزنم. بزنم از ته می زنم کچل کچل!

ای کاش دنیا این جور نبود!؟ ای کاش آدم ها با هم این جور نبودن!؟ راستی واقعا اشکال کار کجاست!؟


پی نوشت: خواب آلودگی ام هم پرید!؟ ولی الان که گفتم پرید باز آمد! واقعا انگار ناخودآگاهم با من لج است!؟ وقتی خودم با خودم لج هستم دیگر چه انتظاری دارم دنیا با من لج نباشد!؟ خوابم میاد!!!!؟؟؟

دوست داشتن خود

از دیشب هی میام نوشته هام رو می خونم!؟

بعد می گم به به چقدر خوب نوشتم!؟

خودم از خودم خوشم اومده است!؟

فکر کنم دیگه به دوست داشتن خودم رسیدم!؟

یکی از دوستام چند روز پیش گفت برو جلوی آینه به خودت نگاه کن و بگو لطفا مرا ببخش، دوستت دارم، سپاسگزارم!

گفت همش تمرین کنم تا ناخودآگاهت باور کنه!؟

منم این کار رو کردم! 

اول حرف های خوبی از درونم شنیده نمیشد!؟

ولی یک دفعه به خودم گفتم عاشقتم!؟

آره حالا هم این جوری شدم چند وقت بعد معلوم نیست چی بشم!؟