باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

روزنوشت لشی

دیروز از صبح پر انرژی بودم!

هوا هم خوب بود!

رفتم تو حیاط یه کم ورزش کردم و نفس عمیق کشیدم!

امروز اما مثل لش افتادم!

اصلا انرژی ندارم!

از تو تختخواب بلند شدم چون می دونستم بخوابم سردرد میشم!

یه چای نبات خوردم!

روی مبل ولوام!؟

کبدم خیلی وضعش خراب شده!

کف پاهام ترک ترک شده!

ذهنم هم چند روز مشوش بود!

تو اینترنت زدم علائم کبد چرب گرید 3 اینا رو آورد!

گفت ویتامین بی جذب نمیشه که این طوره!

قرص ب کمپلکس داشتم چند روزه می خورم بهترم!

کبدم هم درد نمی کنه!

نمی دونم چی شد یهو گریدش بالا رفت!؟

سالها گرید یک بود!

یه ماهه قرص چربی سوزم می خورم چند کیلویی کم کردم!

ولی باید کامل وزنم رو بیارم پایین!

این قرصای اعصاب اشتهام رو زیاد می کنه!

وگرنه من این قدر چاق نبودم!؟

برام دعا کنید دکتر نمی دونم کجا برم!؟


بعدنوشت: حالم یه کم بهتر شد ولی کماکان منگم!؟

باید زیر قولم بزنم

به خودم قول داده بودم دیگه حتی اگر رژیم تغییر کرد هم  در انخابات شرکت نکنم اما شرایط جوری شده که دیگه باید قولم را بشکنم!

حکومت واقعا فضا رو باز کرده و کمر مردم هم زیر گرانی و تورم شکسته و اپوزیسیون هم کاری نمی کنند جز دعوا، در چنین شرایطی تنها راه چاره اینه که بریم رای بدیم اون هم به نامزدی که حداقل آدم خوبیه و خرابکاری در پرونده اش نیست حالا که یه عده از مردم آگاهن که با این فرمان نمی شود حکمرانی کرد و جبهه شون رو عوض کردند و انتخابات هم داره پاکیزه برگزار میشه جای امید هست که فکر سردمداران نظام باز بشه و یک تکونی به این مملکت بخوره!


بعدنوشت: داشتم توی اینترنت می چرخیدم که دیدم یکی نوشته آزموده را آزمودن خطاست یعنی اصلاح طلب و اصولگرا تا حالا امتحان شدن و دیگه نباید بهشون اعتماد کرد اما من همیشه فکر می کنم آدم ها تغییر می کنند و میشه فرصت دوباره بهشون داد شاید من ساده ام و خوش خیال اما هنوز 40 درصد این جامعه امید به این نظام دارند عدد کمی نیست حالا میگن اینا وابستگان به نظام هستند نمی دونم ولی فکر نمی کنم این همه وابسته به نظام داشته باشیم، این جوری چندقطبی بودن اصلا خوب نیست خوب وقتی که یک نفر از موضع خودش کمی پایین میاد یعنی به این نتیجه رسیده که لازمه حرف زده بشه چرا طرف های دیگر می خوان سر موضعشون بمونن و نگذارند یه همبستگی و گفتگو شکل بگیره؟! دیگه الان موقع لجبازی و پافشاری بر موضع نیست نمی خوایم که کشور و خودمون رو نابود کنیم که!؟


این ویدئو رو هم ببنید! این رو هم و این!


بعدنوشت بعدی: چند تا صحبت کارشناس ها رو دیدم که طولانی بود لینکشو نمی گذارم اما میگفتن روند رای دهی به انتخابات کاهشی تر هم خواهد تا مردم به مطالباتشون برسند انگار هنوز زوده بریم رای بدیم دیگه صبر می کنیم ببینیم چی میشه!؟

من مریضم یه مریض بی اراده

دبیرستان که بودم بچه ها این شعر رو می خوندن من مریضم یه مریض بی اراده، تو مریضی یه مریضی یه مریض بی اراده!

البته این فکر کنم یه آهنگ بود برای عشق مثلا اما جالبیش اینه که من بعد از چند سال همون طوری شدم مریض و بی اراده و حالا هم پرخاشگر و بی اعصاب البته از اول بودم اما الان شدیدتره و به جای اینکه شکرگزارتر و قدردان تر و خندان تر بشم عبوس تر و غر غر رو شدم البته شاید چون که همه ش تو خونه ام این طور شدم شاید همه ش به خاطر بی قراری و کم صبری هست ولی نمی دونم چه کار کنم حالم خوب بشه!؟

جرعه ای عشق مرا نوشان ای خدا!

دیشب یه پشه اومده بود ملاقاتم، منم توی خواب بیدار میشدم و با کله بهش می زدم که بره یهو نمی دونم چی شد صداش قطع شد نمی دونم تو تاریکی چی کار کردم!؟ خخخخخ

یه خوابایی هم دیدم بابام اومده بود و خواهرم و زیرزمین رو بازسازی کرده بودن که اونجا محل کارشون بشه یه اتاقم واسه بچه ها، بچه های همسایه هم میومدن اونجا بازی! مگه من این چیزها رو به خواب ببینم که خانواده ی ما همه با هم باشند، خواهرم که میگه اینا القائات جامعه هست خیلی خانواده ها از هم پاشیده هستند هیچکدوم هم مشکلی ندارن منم مشکلی ندارم هر کسی می خواد سی خودش بره، بره اما ناخودآگاهم صمیمیت و شادی رو دوست داره برای همین بداخلاق میشم چون ندارمشون!

باز پشیمون شدم

باز پشیمون شدم پست قبلی رو پاک کردم!

رفتم دوش گرفتم با خودم فکر کردم توقع داشتن از دیگران کار اشتباهی هست همون طور که من مشغول درد  و نیاز خودم هستم بقیه هم درگیر دردها و نیازهای خودشون هستند!

باید روی پای خودم بایستم زمانش که برسه می تونم الان زمانش نیست باید صبر کنم!

متاسفم که فعلا مدلم این طوریه هی بهم می ریزم یه چیزی میگم هی پشیمون میشم ولی نمی تونم این کار رو نکنم باید کارماشم بعدا بدم!؟

امروز روز عیده

امروز روز عیده و من عیدتون رو تبریک می گم اما فکر نمی کنم اکثر مردم خوشحال باشند چون که خارجی ها می خوان مکانیزم ماشه رو فعال کنن و تحریم ها بیشتر بشه و مردم فقیرتر بشن!

منم اعصابم خرده چون زورم به خودم نمی رسه از وقتی مریض شدم اراده ام ضعیف شده من خیلی با اراده بودم اما الان خیلی شلم و نمی دونم چه جوری حالم خوب میشه هیچ دکتری نفهمیده چمه فقط من حال بیماری دارم !

چند سالم هست زمین خوردم اما هیچکس دستم رو نگرفت حتی مشاورا که رفتم و کلی پول دادم کمکم نکردن و حالا من از این همه بی مهری آدم ها ناراحتم، منم دلم می خواد بی مهر بشم چطور هیجکس دست من رو نگرفت چرا من باید دست دیگران بگیرم؟!

خلاصه که میگم دنیا با من لجه امروز به جای اینکه حال خوش داشته باشم غمگینم و اعصابم خرده! شاید بزنم بیرون!


بعدنوشت: نمی دونم این وبلاگ چی داره که تا روش می نویسم حالم دگرگون میشه! اعصابم بهتر شد فکر می کنم خودم زندگی رو به خودم تلخ می کنم با بی صبری هام!


بعدنوشت بعدی: اعصابم دوباره بهم ریخت بستنی هم خوردم بهتر نشدم!؟