باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

جنگ شد

جنگ شد من که شوخیش گرفتم، دیشب مثل بیشتر شب ها نصف شب بیدار شدم اما اخبار رو چک نکردم، سعی کردم به چیزای دیگه فکر کنم، از قبل از عید تب دارم و ببخشید خونریزی غیرمعمول خانم ها، رفتم دکتر دارو داد اما تا الان اثر نکرده، گفتم آزمایشم بده، آخه زیر دنده چپم یعنی طحالم هم درد می کنه، تو اینترنت زدم اینا علائم سرطان خونه، اما باید خونریزی تموم بشه که برم آزمایش و سونوگرافی بدم، شایدم چیز دیگه ای باشه که سیستم دفاعیم ضعیف شده، نمی دونم، این فکرها رو می کردم، گفتم حالا مبارزه با سرطانم دارم، گل بود به سبزه نیست آراسته شد، البته من نمی میرم، جون سختم، فقط مریض احوال میشم و باز باید همه ش برم مطب دکتر، خیلی خوشم میاد از شلوغی!؟

زونا گرفتم

صبح دیدم پهلوم دیشب خیلی سوخت دیگه رفتم دکتر ، دکتر گفت زونا گرفتم ما فکر می کردیم حساسیته، دوستم بهم گفت آلورا بزارم روش ، خوب شد نگذاشتم!

دکتر گفت چرا دیر اومدی!؟ باید تا 48 ساعت میومدی الان خوب شدنش 50 50 است!؟

به بقیه میگم نزدیکم نشید ازم بگیرید خواهرم میگه من کلا آبله مرغون نگرفتم بزار بگیرم! بهش میگم بیچاره میشی این قدر می سوزه!؟

یه مقاله در موردش می گذارم البته عکساش خیلی وحشتناکه مال من این قدر وحشتناک نیست اگه این طوری بود حتما زودتر می رفتم دکتر!؟

البته دکتر رفتن کلا حال آدم رو خوب تر می کنه!؟


لینک زوناhttps://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%88%D9%86%D8%A7


بعد نوشت: مامانم میگه تو هیچ جا نیومدی حالا مریضم شدی بهانه هم داری آخه خاله م سفره داره و دختر عمه مامانم دامادی پسرشه اما من خیلی خوشحالم که مجبور نیستم برم!؟ خخخخخ

من باز بیماری جدید گرفتم!

نمی دونم چرا هر چند وقت یه بار، یه بیماری جدید می گیرم!؟

به هوش مصنوعی میگم، میگه از استرس و اضطرابه!؟

دیگه جای سالم تو بدنم نمونده!؟ اون قبلی ها هم کامل خوب نشدند!؟

 نمی دونم برم دکتر یا کلا بی خیال دکتر بشم!؟

من تقاص چی رو دارم میدم؟!؟!

با این وضع نمی تونم زندگی کنم!؟ 

نفرت و خشم از خود

ما وقتی خشممان را به کسانی که به ما بدی کردند نمی توانیم ابراز کنیم این خشم به سمت خودمان بر می گردد و دچار نفرت از خودمان می شویم از شدت عصبانیت با خودمان بدرفتاری می کنیم!

این بدرفتاری می تواند باعث شود به خودمان آسیب بزنیم مثلا رژیم سخت غذایی بگیریم یا به مقدار کافی آب ننوشیم یا ورزش نکنیم یا در حالات حادتر رفتارهایی مثل خودزنی پیدا کنیم یا یک عامل انتحاری بشویم و خودمان و بقیه را منفجر کنیم!

اگر به داد خود نرسیم سلامتی بدنمان در خطر می افتد و معمولا بیماری های روان تنی می گیریم یا به اختلالات روانی مثل افسردگی دچار می شویم یا دست به خودکشی می زنیم!

حال با خودمان حساب کنیم که ما یک بدن داریم که تا آخر عمر با ماست اگر می خواهیم تا آخر عمر روی پا باشیم پس لازم است با آن مهربان تر باشیم همچنین روح و روان ما هم این گونه است، پول به دکتر و مشاور دادن و از این دکتر به آن دکتر رفتن بسیار بدتر از رسیدگی به سلامت روح و روان و بدنمان است!

اگر هم به خدا و روز قیامت اعتقاد داریم و به این اعتقاد داریم که اعضای بدنمان در روز قیامت شهادت می دهند لازم است متوجه باشیم که اگر به خودمان ظلم کنیم آن دنیا گردن ما را می گیرند و خدا به خاطر بدرفتاری با خود ما را بازخواست می کند!


بعدنوشت: یک انتقام از ظالم این هست که کاری کنی او به قصد خودش یعنی زمینگیر شدن ما یا خودکشی ما نرسد ما تمام درد و رنج زندگی را تحمل می کنیم تا ظالم به هدفش که نابودی ماست نرسد اگر تسلیم شویم و خودمان را بکشیم او را خوشحال کرده ایم!

من و خواب هایم

اون روز که دو نفر رو لعنت کردم بعدش پریود شدم ولی شدتش خیلی کم بود فکر کردم اولشه بعد مثل همیشه میشه اما نشد امروز دیگه داره تموم میشه، دفعه قبلی هم نسبتا کم بود فکر کنم دارم یائسه میشم! خخخخخ

حالا دیشب خواب دیدم رفتم دکتر زنان، یه مجتمع مسکونی بود در یه طبقه ش یه واحد من داشتم در یه طبقه یه واحد دکتر زنان داشت بعد که رفتم پیشش گفت وقت ندارم کلیدم رو گرفت نگاه کرد آقا نگو با کلید خودش اشتباهی جا به جا کرده بود رفتم خونه م در واحدم باز نمیشد حالا رفتم واحد دکتر، منشیش اومده میگه دکتر رفت میگم کجا رفت کلیدامون جا به جا شده! خلاصه بالاخره برگشت کلیدمون رو داد ولی کلید من قبلش نقره ای بود الان که بهم داد طلایی شده بود ولی در خونه مو باز کرد هی با خودم می گفتم نکنه دکتر رفته یه کلید از رو کلید من زده استرس گرفته بودم! خخخخخ

فکر کنم تعبیرش اینه که دکتر نرم! خخخخ

میای بخوابی یه زمانی حالت خوب بشه یه خوابا می بینی که میگی ای کاش نخوابیده بودم! خخخخخ

راستی بیرو مجتمع یه زمین آسفالت بود خواهرام داشتن اونجا تاب بازی می کردن بغلشم یه دشت گل بود

بعدنوشت: تعبیر خوابم خیلی جالب بود دیروز گفتم اولویت من زندگی فردیم هست حالا تو تعبیر خواب میگه شاید باید تو اولویت هاتون تجدید نظر کنید، فکر کنم خواهرام نشانه ی خانواده بودند و دشت گل نشانه ی اجتماع، واقعا یعنی باید تو اولویت هام تجدید نظر کنم؟! من دوست دارم بچسبم به خودم، آخه تمرکز من همیشه روی یه کار میتونه باشه مولتی تسک نیستم! :/