امروز اینترنت خونه قطعه!
با اینترنت گوشی هم نمی تونم فیلترینگ رو دور بزنم!
کانکت نمیشه!
اگه تلگرام نیومدم واسه اینه!
*************
دوشنبه رفتم دکتر زنان!
یه آمپول داد کلی گشتم تا پیداش کردم!
و تعدادی هم قرص و کپسول!
گفت اگر تا یک هفته خوب شدی که هیچی یه ماه دیگه بیا!
وگرنه هفته ی دیگه حتما بیا!
*************
دیگه چون حالم خوب نیست و ضعف دارم همه ش تو خونه ام!
خسته ام شدم از خونه و تخت!
نمی دونم چه حکمتیه که من همه ش باید تو تخت باشم!
از کتاب خوندن هم خسته شدم!؟
با اینکه تازه دارم یه چیزایی درک می کنم!
ولی خسته شدم از تو خونه موندن کتاب خوندن و پای اینترنت بودن!
کارای خونه رو هم نمی تونم انجام بدم!
مامان و خواهرم رفتن سفر!
من و داداشمیم خونه!
************
هوا چه گرم شده!
همه ش عرق می کنم!
حمومم نمی تونم برم!
بو گرفتم!؟
بارونای عجیب و غریبم که همه ش میاد!
اینجا البته نمی باره!؟
************
جنگم که شاید تو راه باشه!
منم که باز مریضم و جنگ شروع شد!؟
یادش بخیر جنگ سوریه با مریضی من شروع شد با بهبودی من تموم شد!؟
به خدا می گفتم چرا همه چیز با هم یک دفعه بهم ریخت؟!
حالا هم باز شروع شد!
واقعا دلم می خوا بمیرم و با این چیزا مواجه نشم!؟
از ترس نیست!؟
از اینه که نمی دونم باید چه کار کنم؟!
اضطراب و تشویش می گیرم!؟
جنگ شد من که شوخیش گرفتم، دیشب مثل بیشتر شب ها نصف شب بیدار شدم اما اخبار رو چک نکردم، سعی کردم به چیزای دیگه فکر کنم، از قبل از عید تب دارم و ببخشید خونریزی غیرمعمول خانم ها، رفتم دکتر دارو داد اما تا الان اثر نکرده، گفتم آزمایشم بده، آخه زیر دنده چپم یعنی طحالم هم درد می کنه، تو اینترنت زدم اینا علائم سرطان خونه، اما باید خونریزی تموم بشه که برم آزمایش و سونوگرافی بدم، شایدم چیز دیگه ای باشه که سیستم دفاعیم ضعیف شده، نمی دونم، این فکرها رو می کردم، گفتم حالا مبارزه با سرطانم دارم، گل بود به سبزه نیست آراسته شد، البته من نمی میرم، جون سختم، فقط مریض احوال میشم و باز باید همه ش برم مطب دکتر، خیلی خوشم میاد از شلوغی!؟
صبح دیدم پهلوم دیشب خیلی سوخت دیگه رفتم دکتر ، دکتر گفت زونا گرفتم ما فکر می کردیم حساسیته، دوستم بهم گفت آلورا بزارم روش ، خوب شد نگذاشتم!
دکتر گفت چرا دیر اومدی!؟ باید تا 48 ساعت میومدی الان خوب شدنش 50 50 است!؟
به بقیه میگم نزدیکم نشید ازم بگیرید خواهرم میگه من کلا آبله مرغون نگرفتم بزار بگیرم! بهش میگم بیچاره میشی این قدر می سوزه!؟
یه مقاله در موردش می گذارم البته عکساش خیلی وحشتناکه مال من این قدر وحشتناک نیست اگه این طوری بود حتما زودتر می رفتم دکتر!؟
البته دکتر رفتن کلا حال آدم رو خوب تر می کنه!؟
لینک زوناhttps://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%88%D9%86%D8%A7
بعد نوشت: مامانم میگه تو هیچ جا نیومدی حالا مریضم شدی بهانه هم داری آخه خاله م سفره داره و دختر عمه مامانم دامادی پسرشه اما من خیلی خوشحالم که مجبور نیستم برم!؟ خخخخخ
نمی دونم چرا هر چند وقت یه بار، یه بیماری جدید می گیرم!؟
به هوش مصنوعی میگم، میگه از استرس و اضطرابه!؟
دیگه جای سالم تو بدنم نمونده!؟ اون قبلی ها هم کامل خوب نشدند!؟
نمی دونم برم دکتر یا کلا بی خیال دکتر بشم!؟
من تقاص چی رو دارم میدم؟!؟!
با این وضع نمی تونم زندگی کنم!؟
ما وقتی خشممان را به کسانی که به ما بدی کردند نمی توانیم ابراز کنیم این خشم به سمت خودمان بر می گردد و دچار نفرت از خودمان می شویم از شدت عصبانیت با خودمان بدرفتاری می کنیم!
این بدرفتاری می تواند باعث شود به خودمان آسیب بزنیم مثلا رژیم سخت غذایی بگیریم یا به مقدار کافی آب ننوشیم یا ورزش نکنیم یا در حالات حادتر رفتارهایی مثل خودزنی پیدا کنیم یا یک عامل انتحاری بشویم و خودمان و بقیه را منفجر کنیم!
اگر به داد خود نرسیم سلامتی بدنمان در خطر می افتد و معمولا بیماری های روان تنی می گیریم یا به اختلالات روانی مثل افسردگی دچار می شویم یا دست به خودکشی می زنیم!
حال با خودمان حساب کنیم که ما یک بدن داریم که تا آخر عمر با ماست اگر می خواهیم تا آخر عمر روی پا باشیم پس لازم است با آن مهربان تر باشیم همچنین روح و روان ما هم این گونه است، پول به دکتر و مشاور دادن و از این دکتر به آن دکتر رفتن بسیار بدتر از رسیدگی به سلامت روح و روان و بدنمان است!
اگر هم به خدا و روز قیامت اعتقاد داریم و به این اعتقاد داریم که اعضای بدنمان در روز قیامت شهادت می دهند لازم است متوجه باشیم که اگر به خودمان ظلم کنیم آن دنیا گردن ما را می گیرند و خدا به خاطر بدرفتاری با خود ما را بازخواست می کند!
بعدنوشت: یک انتقام از ظالم این هست که کاری کنی او به قصد خودش یعنی زمینگیر شدن ما یا خودکشی ما نرسد ما تمام درد و رنج زندگی را تحمل می کنیم تا ظالم به هدفش که نابودی ماست نرسد اگر تسلیم شویم و خودمان را بکشیم او را خوشحال کرده ایم!