باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

عقل بند ره روان و عاشقانست ای پسر

عقل بند ره روان و عاشقانست ای پسر

بند بشکن ره عیان اندر عیانست ای پسر


عقل بند و دل فریب و تن غرور و جان حجاب

راه از این جمله گرانی‌ها نهانست ای پسر


چون ز عقل و جان و دل برخاستی بیرون شدی

این یقین و این عیان هم در گمانست ای پسر


مرد کو از خود نرفتست او نه مردست ای پسر

عشق کان از جان نباشد آفسانست ای پسر


سینه خود را هدف کن پیش تیر حکم او

هین که تیر حکم او اندر کمانست ای پسر


سینه‌ای کز زخم تیر جذبه او خسته شد

بر جبین و چهره او صد نشانست ای پسر


مولانا

عقل و منطق و عشق

در راه عشق باید عقل و منطق را کنار گذاشت البته عده ای معتقد هستند منظور عقل معاش هست عقل حسابگر، وگرنه به کلی نمی شود عقل و منطق را کنار گذاشت.

کتاب های عرفانی مدام به خلوت و گوشه نشینی تاکید می کنند و پرهیز از آبادانی دنیا و تن، در این صورت دوستانی که در عرفان به دنبال راه حل برای مشکلات جامعه و توسعه کشور هستند قاعدتا نمی تونند راه حلی بیابند!

در ضمن همین عقل معاش مگر پایه ی توسعه و سرمایه گرایی نیست!؟ چگونه می توان عقل معاش و عرفان را در کنار هم جمع کرد؟!

در واقع می شود گفت اروپاییان هم از دین مسیحیت فاصله گرفتند و فلسفه ورزی کردند تا توانستند بنیان عصر مدرن را بسازند البته که تمام آن فیلسوف ها ایمان مسیحی داشتند.

من فکر می کنم هنوز سوال مشخص نیست هنوز جایگاه های هر شخص و نظراتش به نسبت موقعیتش مشخص نیست یعنی دقیقا چه می خواهیم و به دنبال چه هستیم؟!

اینکه در عشق و عرفان به دنبال ایدئولوژی بگردیم کاری بیهوده است یک بار ایدئولوژی بر مبنای فقه اسلامی شیعه امتحانش را پس داد این کارها خطرناک است. من فقط همین را می دانم.

امیر قطر

خوب من در شروع جام جهانی فوتبال 2022 ، در مورد فوتبال و کشور قطر یک چیزهایی نوشتم که الان در راست بودن حرف هایی که شنیده بودم و با توجه به آن ها نوشتم شک کردم!؟

من امیر قطر را در اختتامیه دیدم بعد هم رفتم و ویدئو از ایشان دیدم نحوه ی حرف زدن و گفتار ایشان را دیدم به نظر بسیار انسان باشخصیت و خوبی هستند اما چگونه می شود کشور ایشان با جمهوری اسلامی همکاری می کند و یا آن خبرها از کارگران در قطر منتشر می شود!؟ نمی دانم!؟

دیگر انگار باورها و دو دو تا چهارتای من درست جواب نمی دهد!؟ نمی دانم عقل من ضایع شده است یا منطق دنیا عوض شده است!؟ دیگر ترجیح می دهم در مورد چیزی که اطلاعات کافی ندارم اظهار نظر نکنم و مواظب جوسازی های رسانه ها هم باشم! متاسفانه خیلی شیطان شدند!؟

حال دل

می دانید من زمانی شریعت را خیلی رعایت می کردم البته نه آنچنان سفت و سخت وحشتناک اما سفت و سخت بودم اما بعد فهمیدم خیلی از اموری را که انجام می دادم به درستی آن طور که در شرع هست انجام ندادم البته خدا بر من سخت نگرفت و از من قبول کرد. من هم به خدا گفتم دیگر بر بندگانت سخت نمی گیرم.

داستانی در مثنوی معنوی مولانا هست که بدین شرح است: روزی یک نفر برای نماز صبح به مسجد می رود می بیند همه دارند از مسجد خارج می شوند به یک نفر می گوید چرا بیرون می آیید مگر نماز صبح نیست؟! او می گوید نماز صبح تمام شده است نفر اول آهی می کشد که از نماز جاماندم نفر دوم می گوید من حاضرم ثواب نمازم را با این آه تو عوض می کنم نفر اول می گوید چرا؟ نفر دوم می گوید چون که آه تو از دلت بر آمد و نماز من از سر تکلیف بود!؟

بله تمام داستان این است که توفیقی خداوند به انسان دهد که با جانش و تمام دلش اعمال نیک و مناسک دین را انجام دهد وگرنه فقط دنبال رفع تکلیف بودن یا ثواب جمع کردن و بهشت رفتن یا ترس از آتش دوزخ بودن آدم را به جای خاصی نمی برد! البته که ما هر روز 5 بار نماز می خوانیم شاید در ماه یا حتی سال یک بار بتوانیم به آن حال دل و جان برسیم!

لطفا برای هم قانون و قاعده و فتوا ندهیم که فلان چیز ثواب نماز را صد برابر می کند یا هر چیز دیگر این ها فقط طمع و حرص انسان را برانگیخته می کند خودتان هم می دانید و لطفا دیگران را از رحمت خداوند ناامید نکنیم این دروغ ها را نگویید که مثلا ایمان و عقل زن ناقص است این حرف ها فقط نشان دهنده ی دشمنی شما با گروهی خاص است که نمی خواهید آن گروه پیشرفت کند!


ما درون را بنگریم و حال را

نی برون را بنگریم و قال را

مولانا

امشب ماه کامله!

امشب ماه کامله و من باز خوابم نمیبره!؟

ماه کامل خیلی قشنگه به خصوص این که کنارش سیاره مریخ هم باشه!

خوشبختانه دیگه شب بیداری باعث نمیشه حال دیوونه شدن بهم دست بده!

حالم خیلی بهتره و این یک معجزه است!

شاید چون یکی از داروهام عوض شده این جوری ام!؟

اما حتی ماه کامل و عکس های قشنگ ازش آنچنان حال رو عوض نمی کنه!؟

داریم میریم سمت یه بحران!؟

من نمی دونم چطور میشه جلوش رو گرفت!؟

من دیگه اون حالت مغزی قبلی رو ندارم نمی تونم مثل قبل فکر کنم!؟

قوه تعقلم تغییر کرده چرا شو نمی دونم!؟

شاید هم تازه فهمیدم که چقدر از تعقل دورم!؟

دیگه جرئت نمی کنم راحت اظهار نظر کنم!؟

یا راحت راه حل پیدا کنم برای یک مسئله!؟

شایدم تازه عاقل شدم!؟

به هیجانم به اون صورت قبلی نمیام!؟

شایدم همش به خاطر سن و پختگی هست!؟

دیگه داره 35 سالم میشه!؟

نصف عمرم رفته!؟ به نیمه ی راه رسیدم!

خوشحالم که بد نپیمودم این راه رو!؟

خیلی چیزا یاد گرفتم و خیلی چیزا یاد دادم!

راضی هستم از خودم!؟

نمره ی کامل نمی دم ولی نمره ی بالایی رو گرفتم!

خوشحالم!