الان داشتم اسم های بچه رو نگاه می کردم، این قدر دلم می خواست یه عالم بچه می داشتم روشون اسم های زیبا می ذاشتم!؟
دیگه گیر دادن به اسم از س رو ول کردم، دو تا اسمم انتخاب کردم که اصلا بهم نمیان!؟ خخخخ
دختر روشنا خیلی قشنگه نه از سارا خیلی بهتره و پسر هم پارسان یه اسم جدید حالا سیاوشم خوب بود یا سامیار و این چیزا ولی این خیلی جیگره!؟
واقعا نمی دونم ذوق خانواده داشتن از چی نشات می گیره اگر بخوای منطقی نگاه کنی خانواده چیز بیخودیه اونم واسه عزلت طلبی مثل من ولی خوب خانواده داشتن شیرینه، فکر کن یه بجه داشته باشی بغلش کنی سرش رو بزاره رو سینه ت، بهت بگه مامان، ببریش کلاس و مدرسه، باهاش نقاشی بکشی و کلی کارای دیگه!؟
من که دیگه از سنم گذشته این چیزا البته با خواهر کوچیکم این چیزا رو تجربه کردم، یادش بخیر براش بن بن بن گرفته بودم اونم باهوش بود مدرسه نرفته همه الفبا رو یاد گرفته بود و کتاب داستان می خوند، همه ی فامیل تشویقش می کردن و تعجب می کردن!؟
دیگه بزرگ شد و خودش رو از من جدا کرد البته خودم اول دیگه ازش فاصله گرفتم ولی بعد دلم سوخت گفتم با خودم که زودش بود هنوز به من احتیاج داشت!؟
میرم تو اتاقش گلدون هاش رو آب بدم می بینم کلی فیلم و کتاب خریده بوده که به من نگفته بوده آخه بچه که بود هر چی که می خواست رو به من می گفت براش بخرم، با هم می رفتیم سی دی فروشی یا کتابفروشی یا لباس فروشی و ... نظر من براش مهم بود ولی حالا خودش هر کار دلش می خواد می کنه و به منم نمیگه، نمی خوام آزاد نباشه همون موقع هم با من میرفت خرید چون من آزادش میزاشتم خودش انتخاب کنه فقط بهش می گفتم مثلا این مانتو جنسش خوب نیست و این چیزا ولی حس ناجوریه دیگه نمی تونم وصفش کنم انگار نادیده ت می گیره و بهت میگه تو رو دیگه لازم ندارم :/
بعدنوشت: تو اینترنت سرچ کردم خیلی دخترای مجرد هستن که بچه می خوان اما همسرمطلوب پیدا نمی کنند، من می تونم از قید پسر بگذرم اما دلم روشنام رو می خواد!؟ :/ امشب مهر مادریم قلمبه شده!؟ :((
بعدنوشت بعدی: داشتم فکر می کردم اسم رویان هم برای پسر خوبه ولی تو اینترنت نوشته اسم دختره!؟ مامانم میگه سوزان روشن در 57 سالگی با تخمک فریز شده و رحم اجاره ای بچه دار شده!؟ اسپرم هم حتما از یه ناشناس گرفتن!؟ نمی دونم مامانم دستم انداخته بود یا واقعا این قدر روشنفکر شده، میگه تو هم برو!؟ راستش بهش گفتم امشب حالم خوشه روزایی که حالم خوش نیست بچه ی بیچاره باید چه کار کنه!؟
یادمه وقتی بچه بودم خیلی معصوم بودم واقعا دختر بودم اما وقتی با پسرها بازی می کردم تو تعامل باهاشون عوض شدم شکل همون پسرها شدم، یادمه اون موقع هم ناراحت بودم که چرا عوض شدم و اون پاکی دخترانه م دوست داشتم و تا سی و چند سالگی هم همون طور مدل پسر بچه ها موندم و خوب با هیچکسم رفیق نشدم تا همون سی و چند سالگی که با یه خانم دوست شدم و از یه جایی رفیق شدم و بنابراین تغییر کردم و هنوز با این تغییر نتونستم خودم رو وفق بدم و فکر می کنم مقاومت رو باید کنار بگذارم و تسلیم بشم الان چند ساله با اون خانم ارتباط ندارم و همون طوری هستم، این طوری که هستم از یه لحاظایی خوبه ها زنونه تره و بزرگ تره اما اون مدل که بودم صفای دیگری داشتم الان انگار کثیفم، من فقط مشکلم همون صفاست اگر صفام برگرده دیگه خوشحالم خودم می خواستم زنونه تر بشم برای همین باهاش دوست شدم!؟
بعدنوشت: تازه به این نتیجه رسیدم چه خوب که از بچگی تنها بودم چون اگر به آدم ها نزدیک میشدم بیشتر عوض میشدم و بیشتر آلوده میشدم چرا نمی خوام آلوده و بد بشم هم به خاطر اینه که خودم رو دوست دارم هر چه آدم ها بد بشند من بد نمیشم البته نمیگم اصلا در عمرم بدی نکردم منم بدی های خودم رو دارم ولی این قدرا مثل خیلی ها نیستم!؟
یادمه راهنمایی بودم توی یکی از کتاب های سعدی خوندم اون شخصی که شرش بیشتره، بیشتر بهش احترام بگذار تا از شرش در امان باشی، البته این رو واسه ی درباریان و پادشاهان گفته بود ولی من روی همه ی مردم اجراش کردم به خصوص مردا که اکثرا شرن، یه جور سیاسته دیگه البته اگر آدم محترمی ببینم واقعا بهش احترام می گذارم اما در پیش اکثر آدم ها به خصوص پسرها و مردها احساس امنیت نمی کنم و با اینکه خیلی آدم های بدی معلوم میشن بهشون احترام می ذارم تا برام شر درست نکنن چون مردهای ایرانی خیلی هم بدلج و بدغیض هستند و عقده ی زیادی از زن ها دارن و می خوان به زن ها زور بگن، نمی دونم مادرهای ایرانی با پسرهاشون چی کار می کنن که چنین دست گل هایی تربیت می کنند!؟
البته میگن روزگار عوض شده و مردها هم فهمیدن هر کار بکنن نمی تونن حریف عقل زن ها بشن و به نفعشونه مثل آدم با زن ها رفتار کنن تازه من خیلی از شیوه های زنانه خبر ندارم برای اینکه بچه بودم بین پسرها بودم و یه مدلیم بین دختر و پسر!؟
ولی باید بگم خیلی از این احترام گذاشتن به آدم های بد ضرر دیدم، مجبور بودم به هر خری احترام بگذارم استاد یا هر کسی که کارم پیشش گیر بوده و اونم حسابی گربه برقصونه و ما هم جرئت نداشته باشیم اعتراض کنیم چون بیشتر لج می کنن تقصیر اکثر زن هاست که این شیوه رو دارن و الکی مردها رو گنده می کنن که به خواسته ی خودشون برسن اگه همه ی زن ها با هم باشند این جوری نمیشه اما هیچ وقت همه ی زن ها با هم نمیشن!
در ضمن هر کسی احترام می گذاره که احترام دریافت کنه اگر شما به کسی احترام نمی گذارید و هنوز دیگران بهتون احترام می گذارند یا به خاطر خودشان است یا به خاطر اینکه خجالت بکشید و آدم بشید یا طرف خیلی بدبخت و فلک زده است که تجربه به من ثابت کرده این دسته از همه پدرسوخته ترن!
الان تو ماهواره داشت مردای جوون اوکراینی رو نشون می داد که از جنگ فرار کردن، مثلا یه آقایی رو نشون داد که پیانیست بود مریضی هم داشت، دختر و خانمش به آمریکا پناهنده شده بودن، می خواست بره پیش اونا، آخرشم رفت ولی خیلی ستمه زن ها بچه ها از کشور بتونن برن اما مردها باید باشند و برن جنگ!؟
بعد یعنی الان جنگ بشه تمام این پسرایی که سربازی نرفتن و معافیت تحصیلی داشتن مثل داداش من، باید برن جنگ؟! حالا داداش من از بچگیش عاشق تفنگ و شمشیر بود بعدم همه ش با کامپیوتر بازی های جنگی و خونی می کرد ولی بره جبهه؟! نمی تونه! اصلا هیچ کدوم از پسرهای این دوره و زمونه مثل قدیم نیستن رشدشون که ندادن پر و بالشون که ندادن تو مدرسه و دانشگاه هی خردشون کردن، برن جنگ مرده شون بر می گرده! نشون به این نشون که این چند سال هر وقت تظاهرات شد و گرفتنشون بیشترشون تو دادگاه ها حاضر شدن بگن پشیمونن، اینا طاقت ندارن تو شرایط سخت قرار بگیرن وا میدن!؟
باید بشینیم دعا کنیم جنگ نشه، نه ایران، لبنان و سوریه هم نشه، خوب رژیم ایران که داره فرو می پاشه چرا اسرائیل هی می خواد جنگ درست کنه؟! تا حالا چند بار ایران رو تحریک کرده، آخه اون فسقل جا و یه مثقال جمعیت چه جوری می خواد زورش به این همه آدم برسه؟! ایرانی های مخالف نظام درسته که با نظام مخالفن اما همه شون که طرفدار اسرائیل نیستن، اسرائیل خودش دستش به خون آلوده است!؟
امروز قلبم بهم گفت دارم خفه میشم، فکر کنم این داستان خیلی از زن ها و دختران در جهان است، زیر چکمه های استکبار مردانه له شدند و میشند، حالا این استکبار کیا هستند و کجا هستند خدا می داند!؟
مامانم چند روز پیش گفت زمان پیامبر دخترها رو زنده به گور می کردن، منم گفتم الانشم می کنن منتها به روش دیگه، وقتی کاری می کنن که زنانگیت رو حبس کنی تا تو اجتماع قبول واقع بشی فرقش چیه؟!
خلاصه که همون طور که گفتم رقص از همه بیشتر زنانگی رو بیدار می کنه منتها من این قدر از بچگی بین مردا و پسرا بودم که خلق و خوی اون ها رو گرفتم واسه من از همه سخت تره و زنانگیم از همه سرکوب تر شده!
بعد نوشت: البته الان مردان رو هم زنده به گور می کنندا فکر نکنید فقط دخترا رو زنده به گور می کنند هر کی که براشون خطرناک باشه پیش پیش دخلشو میارن عین فرعونن!