از صبح که بیدار شدم حالم گرفته است گلوم گرفته و می سوزد ولی نه چندان زیاد!؟ چیزی خوردم بهتر شدم، نمی دانم اگر سرماخوردگی رفته است در بدن من چرا کامل بروز نمی کند؟! می گیرد و ول می کند!؟
دیشب خوب خوابیدم مقدار زیادی از خستگی هایم رفت اما خواب های چرت و پرت دیدم!؟ نمی دانم چرا یک سالی هست خواب هام چرت و پرت شدند!؟
خوابالودم اما خوابم نمیبرد آهنگم گوش دادم حوصله اش را ندارم ازش اشباع شدم!؟
بعدنوشت: ظهر شد خوب شدم!
از بچگی تجربه بهم ثابت کرده که اینایی که اول آشنایی خیلی ابراز به ظاهر محبت می کنند و خیلی مخلصم و چاکرم می کنند اگر یه بدی ازت ببینن 180درجه عوض میشن و دشمن خونیت میشند!
منم از قصد بدی بهشون می کنم دشمن بشن و برن چون معلوم نیست به چه نیتی اومدن بهت نزدیک بشن و بهتره نزدیکم نشند!
حالا شما بگید از این رفتار دوگانه چه نتیجه ای می گیرید؟ اگر واقعا اون قدر دوستم دارند چرا با یه بدی یهو عوض میشند؟!
توی کتاب های عرفا هم قدیم همین رو خونده بودم و اتفاقا اون ها هم گفته بودند به این آدما بدی کنید تا ببینید چقدر رفتارشون راسته!؟
البته من مورد داشتم طرف بهش بدی کردم که امتحانش کنم بازم ابراز محبت کرده و بعد که بهش اعتماد کردم زهرش رو ریخته! برای همین دیگه از این کارا نمی کنم چون خیلی از آدم ها خیلی بدذات تر از این حرفا هستند!
من هیچ وقت قبول نداشتم چیزی به اسم ذات هست اما جدیدا در موردش خوندم و فهمیدم انگار درسته، من خیلی ساده بودم می گفتم بچه ها پاکن و با تربیت و مهربونی درست میشند بعضیا ذاتشون از همون بچگی خرابه، خودم همبازیام بودن الانشونم دارم می بینم فکر می کردم بزرگ میشند درست میشند اما رفتارشون پیچیده تر شد!؟
از دیروز دارم این آهنگ های کلاسیک ایرانی رو گوش میدم، خیلی قشنگن، نمیدونم اما خودم درد رو دوست دارم انگار!؟ حالمم خوب نیست فقط می تونم آهنگ گوش کنم! متاسفانه هنرمند به این خوبی اصلا شناخته شده نیست!؟
شعر حافظ این قدر قشنگه و از هر نظر کامله که وقتی شعرهای خودم رو باهاش مقایسه می کنم مایوس میشم! با خودم میگم اصلا من رو چه به شعر گفتن!؟ مهمتر از همه حسشه که پر وجد و سروره اما من دپرسم!
مثلا این بیت رو ببینید:
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست / هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
یعنی معنی به این ژرفی رو با این زیبایی چگونه کسی می تونه بیان کنه؟! با یه انرژی مثبت فوق العاده و حس زیبا و شیرین!
کل غزلش معرکه است اما این بیت خداست!
بعدنوشت: امروز تو برنامه ی پرگار بی بی سی فارسی بحث سر هوش مصنوعی بود، می دونستید هوش مصنوعی شعر میگه؟ شعر وزن دار و قافیه دار! خوبم میگه اصلا متوجه نمیشی ماشین اینو گفته!؟ دیگه باید خیلی مایوس بشم ماشینم از من بهتر شعر میگه!؟
دیروز در مورد روانشناسی هنرمندان تحقیق کردم و خوندم، گویا این فیلم و داستان ها که دیگه به نظر من الکی میاد از نظر خودشون درسته و فلسفه داره!
نمی دونم دیگه زندگی واقعی و من و اطرافیانم که شبیه داستان ها و فیلم ها نیست، راستش شاید تقصیر خودمه از بچگی فکر می کردم چیزایی که تو تلویزیون نشون میدن خیلی درسته و من که همیشه تو خونه حبس بودم و با کسی جز فامیل و مدرسه جایی نمی رفتم فکر می کردم زندگی دیگران این جوره و از طریق فیلم و سریال می تونی زندگی های دیگه رو تجربه کنی ولی اتفاقا تو این داستان ها مشقات زندگی رو نشون نمیدن فقط نقاط اوج و هیجانی رو نشون میدن!
یه موزیک ویدئوی خارجی هست دختره با شوهرش دعوا می کنه بعد میره سینما و یه فیلم عاشقانه می بینه و خودش رو میزاره جای دختر تو فیلم بعد از دیدن فیلم حالش خوب میشه، البته در مورد هنردرمانی هم خوندم اما فکر کنم امروزه هنر برای اینه که زندگی رو برای ما قابل تحمل تر کنه وگرنه بیشترش تخیله!
خیلی جالب بود که تو مقالات نوشته بود هنرمندان از دریچه ی احساس و با عشق همه چیز رو می بینن البته هنرمند واقعی و اینکه روح زمانه ی خودشون رو انعکاس میدن!
راستی تو سایت کارزار دارن امضا جمع می کنن که امیر تتلو آزاد بشه البته من امضا نکردم این آخر کاری ها تو ترکیه خیلی کارای بدی انجام داده بود و درسته ضررش اول برای خودشه اما به نظرم لازمه زیر نظر روانپزشک باشه، حالا نظر شما چیه؟