امروزم گذشت!
حال بدم رو تحمل کردم!
من خیلی تنهام!
ولی یه آهنگای بی کلامی تو کانالای تلگرام اومد!
حالم رو عوض کرد!
خدا یا مرسی!
لااقل تو هستی!
البته من خودم نمی خوام با هر کسی صمیمی بشم!
خوب تنهاموندنم هم طبیعیه!
از دیگران توقع ندارم!
روزای شادی هستند!
روزای غم نیستن!
زندگی این طوره!
رسم دنیا اینه!؟
دارم مهستی گوش میدم!
هیچکس از صبح نظر برام نذاشته!؟
امروز انگار حال همه گرفته است!؟
شایدم رفتن صفاسیتی!؟
**********
با دوست کارشناسیم کلی حرف زدم!؟
کلی نصیحتم کرد!؟
همه دارن زندگی می کنند فقط منم که عمرم رو تلف می کنم!؟
آخه همیشه یه حس غالبی دارم که نمی تونم وصفش کنم!؟
دلم می خواست یه رئیس داشتم!
بهم میگفت چه کار کنم چه کار نکنم!؟
نمی تونم خودم رو مدیریت کنم!؟
زورم به خودم نمی رسه!؟
حسم با خودم خوب نیست!؟ :/
چند روزه همه ش موسیقی هایی به گوشم میرسه که سبک های جدیدی هستند!
من اسم سبک هاشون رو بلد نیستم!
اما برای گوش من ناآشنان و خوشم نمیاد!
خواننده هاشونم که به نظرم رو مخن!
اما انگار خیلی ازشون استقبال میشه!؟
واقعا با نسل های جدید خیلی فرق دارم!؟
واقعا چطور قراره درکشون کنم؟!
معمولا وقتی موسیقی های یه نفر رو دوست نداری یعنی روحیه ش با تو خیلی فرق داره!؟
منم که سنتی حساب میشم!؟
دیگه نور الی نوره!؟
حوصله م سر رفت این قدر آهنگ های تکراری گوش کردم!؟
چرا یه آهنگ جدید خوب نمیاد!؟
تا آخر صفر و بعد سالگرد مهسا قراره همین طور باشه؟!
میگن دی ماه انقلاب میشه!؟
پارسالم می گفتن دی انقلاب میشه!؟
من که عقلم قد نمیده دیگه!؟
من فقط یه چیزی می خوام شادم کنه!؟
دپرس نیستم اما شادم نیستم!؟
حتی بستنی هم خوردم شاد نشدم!؟
آرامش دارما، در عمق آرومم!؟
اما چشم و پیشونی و اینام حالت گرفتگی داره!؟
همون دوش بگیرم از همه بهتره!؟
اینترنتم خیلی کنده!؟
بعد نوشت: دوش آب گرم گرفتم اما حالم جا نیومد!؟ میگن برون ریزیه!؟
بعضی اوقات که بی حوصله هستیم دلیلش اینست که ناراحت هستیم یا خسته ایم یا حتی تنها هستیم، در این شرایط لازم است سریع اقدام کنیم و حال خودمان را عوض کنیم.
در اینجا اگر در شبکه های اجتماعی صفحات و کانال های حال خوب کن مثل طبیعتگردی، مراقبه، شعر و آهنگ داریم می توانیم سراغ آن ها برویم وگرنه اصلا نباید سمت شبکه های اجتماعی رفت چون وقتی می بینی تمام دوستانت عکس و فیلم از لحظات خوبشان گذاشتند بیشتر ناراحتی ما تشدید می شود، پس چه باید کرد؟
یک آهنگ ملایم بگذارید، کمی اشعار شاعر محبوبتان را ورق بزنید، آب بنوشید، نفس عمیق بکشید، نفس شکمی بکشید، نماز بخوانید، ذکر بگویید، دوش بگیرید، به طبیعت بروید، نقاشی کنید، خودتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و ...
گاهی برعکس است اگر کاری کنید که ضربان قلبتان بالا برود و عرق کنید حالتان بهتر می شود، پس یک آهنگ شاد بگذارید و برقصید، تند بدوید، در جا پروانه بزنید، به بالشتتان مشت بزنید، بروید بیرون از سبزی فروشی و میوه فروشی خرید کنید، داد بزنید ( البته در بالشت ) و ...
بستگی دارد کودک درونتان چه بخواهد، بگردید و چیزهایی که حالتان را خوب می کند را پیدا کنید!
البته گاهی عمیق شدن در احساس درد و رنج و فکر کردن به خودتان و نوشتن افکارتان باعث پیدا شدن چیزهایی درونتان می شود، یعنی خودشناسی کردن و عمیق شدن اما همیشه نمی شود عمیق شد گاهی فقط لازم است با محرک بیرونی حال خودمان را خوب کنیم!
ناهار خوردم با آهنگ بهنام بانی، هنوزم دارم گوش می کنم، چند قلپ دلستر لیمویی هم خوردم، اخلاقم بهتر شد، ابرهای خاکستری از تو مغزم تقریبا رفت، هوا تقریبا صافه ولی بازم ممکن هست ابرها از دو طرف بیان و بهم بخورن و رعد و برق ایجاد کنند!
واقعا این خلق آدم به یه ذره هورمون بنده، دیروز رفتم دکتر، گفتم که پلکم می پره بهم قرص داد دیگه نمی پره، واقعا خود دکتر رفتن خوب کننده است البته دکتری که بهش اطمینان داری، مهر دکتره هم به دلت میفته نمی بینیش دلت تنگ میشه، یه دکتر هومیوپاتی می رفتم کلی ازش خاطره دارم آخه دورهمی هم با مراجعینش می ذاشت، اون گروه یه تحول عظیم در من ایجاد کرد، گاهی دلم تنگ میشه هواشون رو می کنه اما دیگه مسیرم عوض شد!
از پنج شنبه شب، کلاس مسیحیت شروع میشه، منتظرم ببینم چه جوریه، دفترم آماده کردم، براش خیلی ذوق دارم امیدوارم تو ذوقم نخوره، از عرفان خسته شدم مسیحیت دنیای جدیدیه!