تازگی با اشعار فیض کاشانی آشنا شدم خیلی خوب شعر میگه ازش خوشم میاد.
امروز در مورد تحقیق کردم داماد ملاصدرا بوده و عالم و فقیه شیعه!
دو تا کتاب از کتابناک ازش دانلود کردم یکی دیوان اشعارش خیلی خوبه!
یکی هم کتاب علم الیقین که زبان نسبتا ساده ای داره و فهرستش و یه مقدار ازش رو خوندم خیلی جالب بود، یه نگاه فلسفی و عرفانی داره منتها با زبان ساده!
پیشنهاد می کنم دانلود کنید و بخونید تو بازار سخت پیدا میشند!
واقعا چقدر کتاب خوب هست باید خوند چقدر دایره ی علم و دانش و فرهنگ این سرزمین زیاد هست!
دیر زمانی نیست که دریافتهام، وقتی از کسی رنجش و کینهای به دل میگیرم، در حقیقت بردهی او میشوم
او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد
اشتهایم را از بین میبرد؛ آرامش ذهن و نیات خوبم را میرباید و لذت کار کردن را از من میگیرد
اعتقاداتم را از بین میبرد و مانع از اجابت دعاهایم میگردد
او آزادی فکرم را میگیرد و هر کجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.
تا زمانی که بیدارم، با من است و وقتی که خوابیدهام، وارد رویاهایم میشود وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنارم است؛ هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم.
او حتی به روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛ او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم
او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من میدزدد
بنابر این در یافتهام اگر نمیخواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم
خود را در آیینه نگریستم و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر ناآرام است.
لوییز هی
شفای زندگی
امروز روز کتابه، اون کتاب ها که اینترنتی از تهران سفارش داده بودم پست آوردشون در مورد آگاهی و مغز و فلسفه و ذهن و ذهن آگاهی و این چیزاست!
امروز دیدم پردیس کتاب مشهد تخفیف گذاشته سه تا کتابم از اونجا گرفتم الان آوردن!
اسم یکیش کتاب مقدس عشق است در مورد زندگی و ارتباط عاشقانه است اولش که خیلی قشنگ بود هر روز یه مقدار می خونمش، پیشنهاد می کنم بخونیدش
یه کتاب دیگه پیامبر و دیوانه است که من ایبوکشو پیدا کرده بودم اما خوانا نبود الان خریدم هر روز یه مقدارش رو بخونم ادبیات خاصی داره جبران خلیل جبران
یه کتاب دیگه هم در مورد هوش مصنوعی و آینده است که خیلی جالب باید باشه اونم هر روز یه مقدار می خونم
دیگه خوراک دارم قول میدم با کسی با دعوا نکنم سرتون غر نزنم اعصابم بهم نریزه
دوستتون دارم یارهای همیشه همراه
نمی دونم چرا بعضی نوشته ها و حرف های بقیه به نظرم چرت و پرت میاد، مثلا همین کتاب آگاهی یه جاهاییش واقعا جفنگ میگه البته به نظر من!
این سال ها خیلی با کتاب هایی برخورد کردم که به نظرم چرت و پرت تو نوشته هاشون بوده از طرفی یه سری نوشته هاشون به قدری درست و عاقلانه بوده که آدم رو به حیرت می انداخته مثلا کتاب های اشو یا کریشنامورتی یا محمد جعفر مصفا و ...
تجربه به من میگه هر چی به نظرم چرت و پرت میاد برم توش، چون که اون جا چیزی هست که اندیشه ی من رو بسط میده، دنیای جدیدی رو به من باز می کنه که الان درکی ازش ندارم برای همین به نظرم چرت و پرت میاد اما خوب سخته وارد شدن و فهمیدن زیر و بم یه سری موضوعات!
دیگه گفتم فکرامو باهاتون به اشتراک بگذارم شاید شما نظری داشته باشید که به کارم بیاد!
کتاب صوتی کتاب آگاهی سوزان بلکمور رو پیدا کردم دو فصلش رو گوش کردم خود کتاب رو چند سال پیش گرفتم اون موقع یه کمش رو خوندم دیدم داره بحث های فلسفی می کنه گذاشتمش کنار اما الان مجبورم گوشش کنم چون می خوام خوب بفهمم! اخبار و فلسفه همیشه من رو دنبال می کنند منم هر چی فرار می کنم اونا قید من رو نمی زنند!
یه چیزی که چند وقت هست بهش دارم فکر می کنم این هست که اگر عارف آخرش فنا میشه در خدا یا هستی یعنی آگاهی شخصیش رو از دست میده پس این همه تمرین های معنوی مراقبه و ذهن آگاهی به چه دردی می خوره؟ شاید مفهومی که از فنا به ما گفتند اشتباه هست اما آگاهی یعنی من و فنا یعنی منی دیگر وجود ندارد!
راستی درون پرانتر تیم فوتبال نوجوانان ایران، تیم نوجوانان برزیل رو برده، عجب بازی بوده اول عقب افتادن بعد بردن، خیلی خوبه