باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

من عاشقم یا نه؟!

نمی دونم عاشقم یا نه؟!

امروز از خواب که پا شدم کشش بسیار زیادی به عشق سابقم داشتم!

دیشب تو خوابم بود!

اما الان کمتر شد!

یه موقع هایی اصلا عین خیالم هم نیست!

توی بد دامی افتادم!

چه کار کنم؟!

اون عاشق من نیست!؟

درد دارم!؟

حالم بده!

چیزی هم خوردم که شاید خوردن حالم رو بهتر کنه!

مجبورم صبر کنم!

شاید زمان همه چیز رو حل کرد!


می دونید من از سر تنهایی این طور میشم وگرنه عشق نیست!

آرمیتا

امروز روز کوروش هست و روز خاکسپاری آرمیتا گراوند!

جالبیش اینجا بود که تولد آرمیتا 13 فروردین بوده!

چقدر ایرانی؟ برای ایرانم فوت شد!

چقدر همزمانی رخ میده؟

عاشق نقاشی و تکواندو بوده!

عاشق کره ای ها!

عاشق گربه!

شبیه خواهر کوچک من!

کلا استایلش هم شبیه خواهر منه!

انگار خواهرم بود!

می دونم اگر نزدیک بودیم به تیپ و تاپ هم می زدیم مثل خواهرم!

ولی حقش نبود بمیره!

منم دیگه خسته شدم از این وضع!

از دیدن فجایع دنیا!

خدا یا می خوای ما رو بکشی؟ بکش! 

چرا زجرکشمون می کنی؟

چگونه صبر کنم؟!

چگونه رضا بدم؟!

چگونه شکرگزار باشم؟!

بی قرارم

ای آنکه بی قرارم کردی

بگذار خانه خرابت باشم

بگذار خراب شوم و تو آبادم کنی

ای زندگی تن و توانم همه تو

جانی و دلی و ای دل و جانم همه تو

روزگار هجران ما می گذرد

آن روز که بیایی چه خوش می گذرد

بی تاب توام، ای همه ی زندگیم

بی هوش توام، ای همه ی تابندگیم

در هجر تو من پاک شوم

آری پاک از همه آلودگیم

شوق منی تو، شور منی تو

ای زندگیم، ای همه پایندگیم

رحمی کن بر این دل زخمی

بیا بیا از خود به من ده سهمی

با من چه کار دارید!

قلبم درد می کنه!

انگار یک دشنه بهش زدن!

انگار یکی سینه م رو شکافته و قلبم رو پاره کرده!؟

من چی کارتون کردم که با من این طوری می کنید؟!

اصلا چگونه این کارها را می کنید؟!

من که برای راضی نگه داشتن آدما همه کار کردم!؟

چرا فکر می کنید باید از جونم بگذرم اونم به خاطر شما!؟

به خاطر شمایی که اون قدر خودخواهید که اگر کسی باب میلتون نباشه دشنه فرو می کنید تو قلبش!؟

هیچکس شرایط من رو درک نمی کنه اما همه توقع دارن من درکشون کنم!؟

تا کی؟!

اصلا چرا؟!

چرا شما آدمید و بقیه آدم نیستند؟!

بقیه باید از حقشون بگذرند اما شما نه!؟

شما حق بقیه رو هم می خواید!؟ اینش جالبه!؟

من دیگه نمی تونم این درد رو تحمل کنم!؟

من میرم!؟ خداحافظ!؟


بعد نوشت: فکر کنم فشار خونم بالا رفته!؟

چطور شاد باشم!؟

چطور شاد باشم وقتی یه سری از مردم عزادار بچه هاشون هستند!؟

چطور شاد باشم وقتی بعضی از مردم در مضیقه هستند!؟

اصلا خیلی شاد بودن خوب نیست چون که آدم از مستی شادی تصمیمات اشتباه می گیرد و حرف های اشتباه می زند!؟

ترجیح میدم کمی ناراحت باشم و روحیه ام پایین باشد مثل دیگر مردم!؟