باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

اگر عشق می خواهید عشق بورزید

در شبکه های اجتماعی مطالبی نقل قول می شود مثل اینکه هر چه را می خواهید از دیگران بگیرید همان را به دیگران بدهید مثلا اگر عشق می خواهید عشق بدهید اگر صداقت می خواهید صداقت بدهید و ...

خوب من با شناختی که از مردم دنیا داشتم می دانستم این حرف احمقانه است اما دل به دریا زدم و طوری که خودم بلد بودم به دیگران عشق دادم اما نتیجه این شد دیگران توقعشان از من بالا رفت فکر کردند من گاو نه من شیرده هستم و خسته نمی شوم اما حال که می بینید خسته ام و پشیمانم!

خواستم بگویم گول این حرف ها را نخورید و خودتان را از پای نیندازید که وقتی از پا بیفتید هیچکس نگاهتان هم نمی کند!

در ضمن من هنوز زخم های خودم رو نتونستم شفا بدم چگونه زخم های دیگران را شفا بدم تازه باید حواسم باشه از سر زخم خودم به به دیگران زخم نزنم!؟

من دیوانه ام!

این همه حرص و جوش بخور واسه اینکه یه موقع یکی یه کاریش نشه بعد بهت بگن وسط باز!؟

این همه تو روزای بد کنار آدما باش بعد روزی که خودت حالت بده هیچکس نمیاد بگه خرت به چند منه!؟

من دیوونه ام، راستی راستی دیوونه ام!؟

باید بکشم کنار، برم سی خودم!؟

برم جایی که قدرم رو بدونن، بین این آدم ها؟!

خسته ام خیلی خسته ام!؟

یه روز تیک می گیرم، یه روز حساسیت پوستی و خارش!؟

راستشو بخواین جوونم برام مهم تره چون دیدم وقتی جوونم در خطره هیچکس هیچ قدمی برات برنمی داره!؟

تازه خیالات شومم می کنند!؟

پس میرم سی خودم!؟

هر چی شد، شد!؟

دنیا رو خدا می گردونی!؟

پس خودش می دونه برای کی، چی بهتره!؟

خداحافظ!؟

بی حوصلگی و ناراحتی

بعضی اوقات که بی حوصله هستیم دلیلش اینست که ناراحت هستیم یا خسته ایم یا حتی تنها هستیم، در این شرایط لازم است سریع اقدام کنیم و حال خودمان را عوض کنیم.

در اینجا اگر در  شبکه های اجتماعی صفحات و کانال های حال خوب کن مثل طبیعتگردی، مراقبه، شعر و آهنگ داریم می توانیم سراغ آن ها برویم وگرنه اصلا نباید سمت شبکه های اجتماعی رفت چون وقتی می بینی تمام دوستانت عکس و فیلم از لحظات خوبشان گذاشتند بیشتر ناراحتی ما تشدید می شود، پس چه باید کرد؟

یک آهنگ ملایم بگذارید، کمی اشعار شاعر محبوبتان را ورق بزنید، آب بنوشید، نفس عمیق بکشید، نفس شکمی بکشید، نماز بخوانید، ذکر بگویید، دوش بگیرید، به طبیعت بروید، نقاشی کنید، خودتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و ...

گاهی برعکس است اگر کاری کنید که ضربان قلبتان بالا برود و عرق کنید حالتان بهتر می شود، پس یک آهنگ شاد بگذارید و برقصید، تند بدوید، در جا پروانه بزنید، به بالشتتان مشت بزنید، بروید بیرون از سبزی فروشی و میوه فروشی خرید کنید، داد بزنید ( البته در بالشت ) و ...

بستگی دارد کودک درونتان چه بخواهد، بگردید و چیزهایی که حالتان را خوب می کند را پیدا کنید!

البته گاهی عمیق شدن در احساس درد و رنج و فکر کردن به خودتان و نوشتن افکارتان باعث پیدا شدن چیزهایی درونتان می شود، یعنی خودشناسی کردن و عمیق شدن اما همیشه نمی شود عمیق شد گاهی فقط لازم است با محرک بیرونی حال خودمان را خوب کنیم!

یه کاری انجام دادن!

من از بچگیم نمی تونستم یه زمان بیکار باشم یعنی همه ش باید سر خودم رو گرم کنم!

بعضی مردم چای می ریزن، میشینن پشت پنجره، جرعه جرعه می نوشند و لذت می برند اما من نمی تونم یعنی اصلا برام قابل درک نیست!؟

الانم هیچ کاری ندارم، خسته ام هستم، نمی تونم یه ساعت استراحت کنم، حوصله ام سر میره!؟

ذهن من خیلی فعاله، نمی دونم از دستش چی کار کنم!؟

میگن تمرین حضور در لحظه رو بکن اما نمی ذاره!؟ :/

باران گرفت!؟

باران گرفت، بسیار شدید بارید!؟

ناگهان ابری ضخیم آمد!

رعد و برق زد!

بارید!


من هم چشمانم خسته است!؟

خوابم نمی برد!؟

فکر کنم هوا مرا گرفته است!؟

خواب آلوده ام!؟