باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من و عاشق هایم

متاسفانه بعضی ها فکر می کنند وقتی میان به یکی ابراز علاقه می کنند اون طرف حتما باید قبول کنه و اگر این کار رو نکنه بهش میگن ظالم و این حرفا!

اولا کدام عاشقی می تونه به معشوقش بگه ظالم؟!

دوما اون که فایده نداره یه نفر رو تحت فشار بزاری بهت بله بگه! این اسمش عاشقی نیست اسمش زوره!؟

سوما وقتی من به کس دیگه ای متعهد هستم نمی تونم به اون فرد خیانت کنم و با شما هم بله!؟ اصلا به چنین کسی چطور می تونید اعتماد کنید؟!

آدم فکر می کنه که سرنوشتشون چی میشه من بهشون پشت کنم و بی مهری کنم!؟ اما بعد با خودت میگی طرف که بچه نیست باید این قدر بزرگ باشه که اومده تو بازی عاشقی!؟ 

بعدم من مسئول زندگی بقیه نیستم، این قدر عذاب وجدان به من تزریق نکنید همین کارتون هم نشون میده عاشق نیستید می خواید به زور به خواستتون برسید!؟

خلاصه که دست از سر من بردارید برید پی زندگیتون!  آخرش برای خودتون بد میشه با احساسات یکی بازی می کنید!؟

پشیمانی

امروز صبح وقتی بیدار شدم کمی در تخت ماندم و فکر کردم به کارهایی که چند سال اخیر کردم، واقعیتش رو بخواید جزئیاتش را فراموش کردم اما می دانم با زبانم گناه کردم و ظلم کردم، آن موقع فکر می کردم کار درستی کرده ام اما بعد نتیجه اش خوب نبود، چه تغییراتی که در خودم رخ داد، چه تغییراتی که در دیگران رخ داد واقعا پشیمان شدم و عرق شرم بر پیشانیم نشسته!

واقعا خریت کردم و به جای اینکه فکر کنم و راه های بهتر را پیدا کنم راه های دم دستی و اشتباه که در دیگران دیده بودم را استفاده کردم و خوب جای تعجب ندارد که شکست خورده ام و حال نمی دانم چگونه باید کفاره ی این گناهان را بدهم!

می گویند آدم و حوا از خدا سرپیچی کردند و از میوه ی درخت ممنوعه خوردند و از بهشت رانده شدند و کلی مصیبت کشیدند تا کفاره ی گناهانشان را بدهند هر چند دست آخر رستگار شدند اما ما فرزندان آن ها که به قول مسیحی ها در گناه زاده شده ایم و این همه در طول عمر خود گناه می کنیم چه کفاره ای باید بدهیم؟! (کفاره را می توان با کارما هم معنی گرفت)!

دچار یاس شدم

امروز روی یه گروه تلگرام خوندم شیخ بهایی با شاه عباس صفوی همکاری می کرده! تا جایی که من می دونم شاه عباس خیلی خرافات وارد شیعه کرده و کلی ترفند استفاده کرده که مردم ایران از سنی به شیعه تغییر مذهب بدند، بعد شیخ بهایی باهاش همکاری می کرده!؟

یه کتابم چند سال پیش می خوندم از رابطه ی خوب مولانا با حاکم قونیه می گفت، اسم آقاهه پروانه بود و مرید مولانا شده بوده!؟

حافظم که در زمان خودش، شیراز چند تا حاکم دیده، هم هوادارشون بوده هم مخالفشون!؟

درسته که رفتار یک عارف با پادشاه وقت بستگی به پادشاه و شرایط اون عارف و خیلی چیزهای دیگه داره اما همکاری کردن با کسی که به مردم ظلم می کنه تو کتم نمیره، بالاتر از اون پادشاهی که در دین و مذهب بدعت درست می کنه آیا درسته که باهاش همکاری کرد!؟

شاید من خیلی سخت می گیرم، من کلا سر ناسازگاری دارم، از اول این طوری بودم، یه چیزایی تو کتم نمیره، البته که مردمم غافلند و خوب پادشاهشون بهشون میاد اما همکاری کردن باهاش آخه خیلی ضایع هست!؟

چند حدیث در مورد عدالت

از این احادیث می توان نتیجه گرفت سرانجام ظلم و بی عدالتی رفتن روزی و برکت از زندگی مردم است!

پیامبر صلی الله علیه و آله:اِتَّقوا دَعْوَةَ الْمَظْلومِ وَإنْ کانَ کافِرا فَإِنَّها لَیْسَ دونَها حِجابٌ؛

از نفرین مظلوم بترسید اگر چه کافر باشد، زیرا در برابر نفرین مظلوم پرده و مانعى نیست.[نهج الفصاحه، ح ۴۸]



امام صادق علیه السلام:اَلنّاسُ یَسْتَغْنونَ اِذا عُدِلَ بَینَهُمْ وَتُنْزِلُ السَّماءُ رِزْقَها وَتُخْرِجُالاَْرْضُ بَرَکَتَها بِاِذْنِ اللّه ِ تَعالى؛

هنگامى که در میان مردم عدالت برقرار شود، بى نیاز مى شوند و به اذن خداوندمتعال آسمان روزىِ خود را فرو مى فرستد و زمین برکاتش را بیرون مى ریزد.

[کافى، ج ۳، ص ۵۶۸، ح ۶]


پیامبر صلی الله علیه و آله:عَدْلُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعینَ سَنَةً قِیامِ لَیْلِها وَصِیامِ نَهارِها؛

ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شب هایش به نماز و روزهایش بهروزه بگذرد.[مشکاه الأنوار، ص ۵۴۴]


پیامبر صلی الله علیه و آله:اَعدَلُ النّاسِ مَن رَضِىَ لِلنّاسِ مایَرْضى لِنَفسِهِ وَکَرِهَ لَهُمْ ما یَکْرَهُلِنَفْسِهِ؛

عادل ترین مردم کسى است که براى مردم همان را بپسندد که براى خود مى پسنددو براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمى پسندد.[نهج الفصاحه، ح ۳۴۰]


پیامبر صلی الله علیه و آله:اِذا حَکَموا بِغَیْرِ عَدْلٍ اِرْتَفَعَتِ الْبَرَکاتُ؛

هنگامى که به غیر عدالت حکم کنند، برکت ها از بین مى روند.[معدن الجواهر، ص ۷۳]


امام على علیه السلام:قُلوبُ الرَّعِیَّةِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ؛

دل هاى مردم صندوقچه هاى حاکم است، پس آنچه از عدالت و یا ظلم در آنهابگذارد، همان را خواهد دید.[غررالحکم، ج۴، ص ۵۲۱، ح ۶۸۲۵]

من همیشه به عقلم گوش کردم!

من همیشه به عقلم گوش کردم!

البته یه جاهایی هم به الهام و ندای قلب بوده!

اما این بار می خوام به قلبم گوش کنم!

کلا می خوام به قلبم بیشتر بها بدم!

فکر می کنم خیلی نادیده اش گرفتم!

در حقش ظلم کردم!

الان چیزی نمی خواد!

فقط ناراحته به خاطر شرایط پیچیده ای که توشم!

و از خدا هم خشمگینه!؟

البته اینا از منیته!؟

چون اوضاع باب میل من پیش نمیره!؟

دقت کردید باب میل من!؟ من!؟

یعنی من حقم می دونم اوضاع باب میلم باشه یا تحت کنترلم باشه!؟

این یعنی من دیوم!؟

این یعنی من به خودم حق میدم جای بقیه  تصمیم بگیرم!؟

این یعنی من تعیین می کنم چی خوبه چی بده!؟

این یعنی من دیوم!؟

البته اینا دست خود آدم نیست قرن ها وضع همین بوده دیوه تو خونه مونه!؟ هزار جورم توجیهش می کنیم!؟ 

تازه خودش رو به شکل های مختلف گریم می کنه میاد حرف می زنه که نمی شناسیمش!؟

به اسم اینکه صلاح می دونم!؟

من خیر همه رو می خوام!؟

ظلم ستیزی و عدالتخواهی!؟

آزادی!؟

استقلال!؟

و خیلی چیزای دیگه!؟

تنها راحش اینه که تغذیه ش نکنی!؟

یعنی تسلیم بشی به خواسته های دیگرون یا جمع یا کائنات!؟

اما الان باید تسلیم بشی به خواسته های یه مشت ظالم جاعل!؟

اینه که درد داره!؟

دیوهای بی شاخ و دم از جون مملکت من چی می خواین!؟

ایران قشنگمو نابود کردید!؟

حالا می خواید نابودترم بکنید!؟

دعای خیر باید براتون بکنم!؟

مگه به خودتون نگاه کنید و دیوتون رو ببینید!؟

آره خدایا

کاری کن سیاستمدارا دیواشون رو ببینن!؟

اصلا همه مردم دنیا دیواشون رو ببینند!؟

آمین