باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

تنبلی و کسالت و گناه

من چندیست خیلی احساس بی حوصلگی و کسالت دارم چه در امورات زندگی چه در امورات عبادی!

هر چی صبر کردم یه اتفاقی بیفته و حال من رو دگرگون کنه نشد که نشد نمی دونم چه گناهی کردم که این طور شدم!؟

گاهی انرژی بهم بر می گرده اما وقتی هم بر می گرده ذوق و شوقی نیست، انگار خوردن و خوابیدن خیلی بهم ساخته!؟

نمی دونم چه کار کنم؟! دلم می خواد به زندگی برگردم اما به دلخوشی چی؟۱

نمی دونم چرا نمیشه؟!

از اون روز که گفتم گور بابا و اینا ، دلم می خواد پشت کنم به همه ی آدم ها اما نمی دونم چرا نمیشه؟!

هی توی دلم فحش میدم اما خودم از دست خودم خنده م میگیره!؟

اون حس نفرت رو ندارم البته شاید این خوب باشه!؟

یادمه قدیما عصبانی میشدم سرم داغ میشد بعد گذشت و افسرده شدم و رقت قلب گرفتم دیگه اون جوری نمی شدم فکر می کردم که قوای بدنیم کم شده و نیرو ندارم اما الان باز الکی خوشم!؟

حالا فکر نکنید همه رو بخشیدم و در صلح و آشتی دارم زندگی می کنم نه بابا، از این خبرا نیست فقط تنظیماتم یه مقدار تغییر کرده!؟

سر اینکه الکی فحش دادم هم بلافاصله سزاشو دیدم و تنم ریخت بیرون و هنوز خوب نشده و می سوزه انگار بدجور سوزوندم خواننده ها رو!؟ خخخخخ

خیلی جالبه که من به سرعت کارمای کارهای بدم رو می بینم، گناه نکردن خیلی کار سختیه و دایره ی گناه هم خیلی وسیعه!؟

حالا یه عده با من مخالفن و می گن اینا ربطی بهم نداره و منطقی نیست  ولی خوب دنیا خیلی شیوه ها برای حرف زدن داره کارای دیوانه کننده هم زیاد می کنه اگه جای من بودید می دیدید حرف من رو قبول می کردید و منم اگه جای شما بودم رد می کردم!؟

فساد و پرهیزگاری

اینم بگم و میرم!

امروز یه متن از اشو خوندم که میگفت مردم میگن که قدرت فساد میاره اما این طور نیست قدرت باعث میشه فساد درون آدم ها ظهور کنه و آدم های فاسد دنبال قدرت می روند!

حالا حرف من این هست که همه فساد درونشون هست یعنی همه ی ما امکان ارتکاب به اعمال فاسد و خطا رو داریم اگر نداشتیم و خطا و فساد نمی کردیم که کار بزرگی نکرده بودیم، قدرت اصلی در این هست در معرض خطا و فساد قرار بگیری و این کار رو نکنی که بهش میگن پرهیزگاری!

البته یه چیز دیگه هم هست وقتی می بینی سیستم یا فرهنگ کاری می کنه که مجبور به فساد و خطا میشی مجبور هستی ازش کناره گیری کنی و خودت رو مدام در معرض گناه قرار ندی چون که وقتی در محیط گناه آلود هستی امکان نداره که تو هم دچارش نشی، خواه یا ناخواه گرفتار میشی!

اینا همه ش نظرات و تجربیات منه، احتمال اشتباه داره چون من یک عقلی اندازه ی خودم دارم و عقلانیتی مخصوص خودم، حتما نقد به نوشته های من وارده!

اسلام شیخ بهایی

امروز در کشکول شیخ بهایی خوندم خداوند بنده ای را که از روی نادانی گناهی کرده باشد هر چند به عمد خواهد بخشید چون شیطان آن گناه را در چشم او زیبا جلوه داده بوده پس در توبه و پشیمانی همیشه بازه!

برای مثال هم برادران یوسف رو مثال میزد که یوسف بهشان گفت آن موقع که در حق من بدی کرده بودید نادان بودید و شیطان بدیتان را در نظرتان زیبا جلوه داده بود، حالا این جملاته من هست البته!

من یادم هست بچه بودیم میگفتن اگر گناهی از عمد انجام بدید هیچ وقت خدا توبه ت رو قبول نمی کنه البته شاید این رو می گفتند که ما بترسیم و فکر نکنیم خدا که می بخشه پس ما گناه کنیم البته همین حرف هم از روی نادانی هست و شیطان داره گناه رو زیبا جلوه میده!

ولی چقدر اسلام شیخ بهایی فرق داره با فرقه های دیگه البته خود ایشان که فرقه درست نکردند اما حتی مولانا هم نگاه ایشان را ندارد، نمی دانم چه بگویم فقط باید گفت باید ازش یاد بگیریم تازه پیامبر هم نبوده!


پی نوشت: خود شیخ بهایی هم این تفسیر رو از امام حسین نقل می کنه!


بعدنوشت: البته یه جا که چند روز پیش خوندم میگه اونایی که حسرت دنیا رو دارن همراه با اونایی که تو دنیا به جاه و مال رسیدن مجازات میشند، خوب مگه این افعال از کسی که نادانه سر نمی زنه؟!

یا مثلا تو قرآن میگه به کافران و طغیانگران مهلت داده میشه اما وقتی عذاب بیاد دیگه توبه شون پذیرفته نمیشه، مثلا فرعون وسط رود دریا ایمان آورد به حرف موسی اما دیگه دیر بود و دریا یلعیدش!

باورهای اشتباه

توی فیلم های زمان نوجوانی ما نشون می دادند که اون هایی که رابطه ی نامشروع دارند بیماری های سیستم تناسلی می گیرند به خاطر اینکه گناه کردند اما من آدم هایی رو دیدم که فقط رابطه ی مشروع داشتند و بیماری های سیستم تناسلی گرفتند آیا آن ها گناه کردند؟! این باورهای اشتباه رو باید از ذهنمون پاک کنیم!